پیامبران اولوالعزم
دوشنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۳، ۱۱:۳۹ ق.ظ
پیامبران اولوالعزم
حقیقت صراط: یکی از مباحث قرآنی که دربارة پیامبران گرانقدر الهی مطرح است، بحث تقسیم پیامبران به اولوا العزم و غیر اولوا العزم است.( ادامه مطلب )
معنای اولوا العزم چیست و کدام پیامبران مصداق این مفهوم هستند.
در این نوشتار کوتاه به بررسی اجمالی این موضوع پرداخته و اقوال مفسرین برجستة شیعه و سنی را دربارة آن مطرح مینماییم.
امید است که مورد استفادة خوانندگان محترم قرار گیرد.
واژة «اولوا العزم» تنها یک بار در قرآن کریم آمده است، آنجا که میفرماید:
«فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لاَ تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَ مَا یُوعَدُونَ لَمْ یَلْبَثُوا إِلاَّ سَاعَةً مِنْ نَهَارٍ بَلاَغٌ فَهَلْ یُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الْفَاسِقُون»[1]
پس همان گونه که پیامبرانِ نستوه، صبر کردند، صبر کن و برای آنان شتابزدگی به خرج مده. روزی که آنچه را وعده داده میشوند بنگرند، گویی که آنان جز ساعتی از روز را [در دنیا نماندهاند [این] ابلاغی است. پس آیا جز مردم نافرمان هلاکت خواهند یافت؟
این آیة مبارکه منشأ اولی مطرح شدن این بحث در الهیات اسلامی شده است که پیامبران اولوا العزم هستند، لکن بحث جنجالی، معین کردن کسانی است که مصداق این مطلب میباشند.
از نظر لغوی معنای اولوا روشن است و به معنای صاحبان میباشد. مهم این است که معنای واژه عزم را به دست آوریم.
در کتاب های لغت عرب آمده : «الْعَزْمُ و الْعَزِیمَةُ: عقد القلب علی إمضاء الأمر، یقال: عَزَمْتُ الأمرَ، و عَزَمْتُ علیه، و اعْتَزَمْت[2]» و نیز «و العَزْم: الجدّ و الصّبر و منه قوله تعالى فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُواالْعَزْمِ[3]» معنای اول عزم، تصمیم و قصد کردن برای انجام کار است و بنابراین معنای اولوا العزم یعنی صاحبان اراده و تصمیم.
معنای دوم آن نیز جدیت و صبر در انجام کار است.
روشن است که هر دو معنا میتواند در مورد انبیاء تفسیر شود و آیه را بر اساس آن تفسیر نمود ، لکن همانگونه که خواهد آمد به برکت روایات وارده روشن میشود که معنای اول مناسب تر است.
اقوال مفسرین:
مفسرین عالی مقام قرآن در ذیل آیة مذکور به این بحث پرداختهاند و به طور کلی به دو گروه تقسیم میشوند:
(1) تمام پیامبران اولوالعزم هستند چرا که همه دارای تصمیم راسخ برای تبلیغ دین خود بودند و یا اینکه چون همه اهل صبر بودند.
این نظر از ابن عباس و جبائی و گروهی دیگر نقل شده است.[4] به لحاظ ادبی این نظر معتقد است که کلمه «من» بیانیه است نه تبعیضیه.
چون آنها دارای تصمیم بزرگی چون گسترش دینشان به سراسر جهان بودند لذا به این تعبیر «اولوالعزم» از آنان یاد شده است
(2) گروهی از پیامبران اولوالعزم هستند یعنی «من» در آیه تبعیضیه است. در مجمع البیان، طبرسی این نظر را به اکثر مفسرین نسبت داده است[5]. لکن خود این گروه برای تعیین این افراد دارای اختلاف هستند.
برخی پنج پیامبر دارای شریعت و دین جدید، یعنی نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد علیهم السلام را مصداق آیه میدانند. اما برخی- همچون سدی از مفسران برجسته اهل سنت- ابراهیم، موسی، داود، سلیمان، عیسی و محمد (صلی الله علیه و آله) را مصداق اولوالعزم میدانند.
برخی آنها را همان 18 نفری میدانند که در آیات 83 تا 86 سوره انعام آمده است. از جابر بن عبدالله انصاری- صحابه بزرگ رضوان الله علیه- نقل شده که آنها 313 نفر هستند. حسن بصری، ابراهیم و موسی و داود و عیسی را معرفی کرده است.[6]
کلام شیخ طوسی (ره):
مفسر عالیقدر شیعه مرحوم شیخ طوسی- متوفای 460- اقوال مفسرین را به صورت فشرده جمع بندی کرده و مینویسد:
«قال قوم: أولوا العزم هم الذین یثبتون على عقد القیام بالواجب و اجتناب المحارم، فعلى هذا الأنبیاء كلهم أولوا العزم، و من قال ذلك جعل (من) هاهنا للتبیین لا للتبعیض. و من قال: إن أولى العزم طائفة من الرسل و هم قوم مخصوصون قال (من) هاهنا للتبعیض و هو الظاهر فی روایات أصحابنا، و أقوال المفسرین، و یریدون بأولی العزم من أتى بشریعة مستأنفة نسخت شریعة من تقدم من الأنبیاء، قالوا و هم خمسة أولهم نوح ثم إبراهیم ثم موسى ثم عیسى ثم محمد صَلى اللَّهُ عَلیه و آله.[7]»
گروهی گفتند اولوالعزم کسانی هستند که بر انجام واجب و اجتناب حرام ایستادگی میکنند، بنابر این همه پیامبران اولوا العزم میشوند و هر کس که اینطور گفته «من» را برای تبیین گرفته نه تبعیض. و کسانی که گفتند اولواالعزم گروهی از پیامبران هستند «من» را برای تبعیض دانستند و همین نظر مطابق ظاهر روایات ما و اقوال مفسرین است.
مقصود این افراد از اولوالعزم پیامبرانی هستند که شریعت جدیدی آوردهاند که شریعت انبیای قبل را منسوخ کرده است.
روایات مربوطه:
گذشت که روایات ما مصداق اولوا العزم را پنج پیامبر بزرگ الهی: نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد علیهم السلام میداند مثلا در روایت معتبر از ابن ابی یعفور از امام صادق (علیه السلام) میخوانیم که: «سَادَةُ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ خَمْسَةٌ وَ هُمْ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ عَلَیْهِمْ دَارَتِ الرَّحَى - نُوحٌ وَ إِبْرَاهِیمُ وَ مُوسَى وَ عِیسَى وَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ عَلَى جَمِیعِ الْأَنْبِیَاءِ[8].» یعنی بزرگ پیامبران پنج نفر هستند و آنان پیامبران اولوا العزم میباشند که محور خلقت هستند: نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد که درود خدا بر او و خاندانش و تمام انبیاء باد.
در برخی از روایات دیگر، علت نامیده شدن این پیامبران به اولوا العزم، رسالت جهانی آنها اعلام شده است
البته دربارة علت نامیده شدن این پیامبران به «اولوا العزم» روایات هم داستان نیستند.
مثلاً شیخ کلینی در کافی از سماعه روایت میکند که امام صادق در پاسخ او که چرا این پیامبران اولوا العزم نامیده شدهاند فرمودند: چون هر یک از آنان به قصد-عزم- کنار زدن شریعت پیامبر قبل مبعوث شد، لذا به آنها اولوا العزم یعنی صاحبان تصمیم گفته شده «لِأَنَّ نُوحاً بُعِثَ بِكِتَابٍ وَ شَرِیعَةٍ وَ كُلُّ مَنْ جَاءَ بَعْدَ نُوحٍ أَخَذَ بِكِتَابِ نُوحٍ وَ شَرِیعَتِهِ وَ مِنْهَاجِهِ حَتَّى جَاءَ إِبْرَاهِیمُ علیه السلام بِالصُّحُفِ وَ بِعَزِیمَةِ تَرْكِ كِتَابِ نُوحٍ لَا كُفْراً بِهِ فَكُلُّ نَبِیٍّ جَاءَ بَعْدَ إِبْرَاهِیمَ علیه السلام أَخَذَ بِشَرِیعَةِ إِبْرَاهِیمَ وَ مِنْهَاجِهِ وَ بِالصُّحُفِ حَتَّى جَاءَ مُوسَى بِالتَّوْرَاةِ وَ شَرِیعَتِهِ وَ مِنْهَاجِهِ وَ بِعَزِیمَةِ تَرْكِ الصُّحُفِ وَ كُلُّ نَبِیٍّ جَاءَ بَعْدَ مُوسَى علیه السلام أَخَذَ بِالتَّوْرَاةِ وَ شَرِیعَتِهِ وَ مِنْهَاجِهِ حَتَّى جَاءَ الْمَسِیحُ علیه السلام بِالْإِنْجِیلِ وَ بِعَزِیمَةِ تَرْكِ شَرِیعَةِ مُوسَى وَ مِنْهَاجِهِ فَكُلُّ نَبِیٍّ جَاءَ بَعْدَ الْمَسِیحِ أَخَذَ بِشَرِیعَتِهِ وَ مِنْهَاجِهِ حَتَّى جَاءَ مُحَمَّدٌ صلی الله و علیه وآله فَجَاءَ بِالْقُرْآنِ وَ بِشَرِیعَتِهِ وَ مِنْهَاجِهِ فَحَلَالُهُ حَلَالٌ إِلَىیَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ فَهَۆُلَاءِ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُل.»[9]
اما در برخی از روایات دیگر، علت نامیده شدن این پیامبران به اولوا العزم، رسالت جهانی آنها اعلام شده است. از جمله ابن قولویه از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که فرمود:
«قُلْنَا لَهُ مَا مَعْنَى أُولِی الْعَزْمِ قَالَ بُعِثُوا إِلَى شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا جِنِّهَا وَ إِنْسِهَا.[10]»
یعنی چون آنها دارای تصمیم بزرگی چون گسترش دینشان به سراسر جهان بودند لذا به این تعبیر «اولواا لعزم» از آنان یاد شده است.
هر دو وجه نامگذاری هم میتواند صحیح باشد و با هم منافاتی ندارد.[11]
معنای اولوا العزم چیست و کدام پیامبران مصداق این مفهوم هستند.
در این نوشتار کوتاه به بررسی اجمالی این موضوع پرداخته و اقوال مفسرین برجستة شیعه و سنی را دربارة آن مطرح مینماییم.
امید است که مورد استفادة خوانندگان محترم قرار گیرد.
واژة «اولوا العزم» تنها یک بار در قرآن کریم آمده است، آنجا که میفرماید:
«فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لاَ تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَ مَا یُوعَدُونَ لَمْ یَلْبَثُوا إِلاَّ سَاعَةً مِنْ نَهَارٍ بَلاَغٌ فَهَلْ یُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الْفَاسِقُون»[1]
پس همان گونه که پیامبرانِ نستوه، صبر کردند، صبر کن و برای آنان شتابزدگی به خرج مده. روزی که آنچه را وعده داده میشوند بنگرند، گویی که آنان جز ساعتی از روز را [در دنیا نماندهاند [این] ابلاغی است. پس آیا جز مردم نافرمان هلاکت خواهند یافت؟
این آیة مبارکه منشأ اولی مطرح شدن این بحث در الهیات اسلامی شده است که پیامبران اولوا العزم هستند، لکن بحث جنجالی، معین کردن کسانی است که مصداق این مطلب میباشند.
از نظر لغوی معنای اولوا روشن است و به معنای صاحبان میباشد. مهم این است که معنای واژه عزم را به دست آوریم.
در کتاب های لغت عرب آمده : «الْعَزْمُ و الْعَزِیمَةُ: عقد القلب علی إمضاء الأمر، یقال: عَزَمْتُ الأمرَ، و عَزَمْتُ علیه، و اعْتَزَمْت[2]» و نیز «و العَزْم: الجدّ و الصّبر و منه قوله تعالى فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُواالْعَزْمِ[3]» معنای اول عزم، تصمیم و قصد کردن برای انجام کار است و بنابراین معنای اولوا العزم یعنی صاحبان اراده و تصمیم.
معنای دوم آن نیز جدیت و صبر در انجام کار است.
روشن است که هر دو معنا میتواند در مورد انبیاء تفسیر شود و آیه را بر اساس آن تفسیر نمود ، لکن همانگونه که خواهد آمد به برکت روایات وارده روشن میشود که معنای اول مناسب تر است.
اقوال مفسرین:
مفسرین عالی مقام قرآن در ذیل آیة مذکور به این بحث پرداختهاند و به طور کلی به دو گروه تقسیم میشوند:
(1) تمام پیامبران اولوالعزم هستند چرا که همه دارای تصمیم راسخ برای تبلیغ دین خود بودند و یا اینکه چون همه اهل صبر بودند.
این نظر از ابن عباس و جبائی و گروهی دیگر نقل شده است.[4] به لحاظ ادبی این نظر معتقد است که کلمه «من» بیانیه است نه تبعیضیه.
چون آنها دارای تصمیم بزرگی چون گسترش دینشان به سراسر جهان بودند لذا به این تعبیر «اولوالعزم» از آنان یاد شده است
(2) گروهی از پیامبران اولوالعزم هستند یعنی «من» در آیه تبعیضیه است. در مجمع البیان، طبرسی این نظر را به اکثر مفسرین نسبت داده است[5]. لکن خود این گروه برای تعیین این افراد دارای اختلاف هستند.
برخی پنج پیامبر دارای شریعت و دین جدید، یعنی نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد علیهم السلام را مصداق آیه میدانند. اما برخی- همچون سدی از مفسران برجسته اهل سنت- ابراهیم، موسی، داود، سلیمان، عیسی و محمد (صلی الله علیه و آله) را مصداق اولوالعزم میدانند.
برخی آنها را همان 18 نفری میدانند که در آیات 83 تا 86 سوره انعام آمده است. از جابر بن عبدالله انصاری- صحابه بزرگ رضوان الله علیه- نقل شده که آنها 313 نفر هستند. حسن بصری، ابراهیم و موسی و داود و عیسی را معرفی کرده است.[6]
کلام شیخ طوسی (ره):
مفسر عالیقدر شیعه مرحوم شیخ طوسی- متوفای 460- اقوال مفسرین را به صورت فشرده جمع بندی کرده و مینویسد:
«قال قوم: أولوا العزم هم الذین یثبتون على عقد القیام بالواجب و اجتناب المحارم، فعلى هذا الأنبیاء كلهم أولوا العزم، و من قال ذلك جعل (من) هاهنا للتبیین لا للتبعیض. و من قال: إن أولى العزم طائفة من الرسل و هم قوم مخصوصون قال (من) هاهنا للتبعیض و هو الظاهر فی روایات أصحابنا، و أقوال المفسرین، و یریدون بأولی العزم من أتى بشریعة مستأنفة نسخت شریعة من تقدم من الأنبیاء، قالوا و هم خمسة أولهم نوح ثم إبراهیم ثم موسى ثم عیسى ثم محمد صَلى اللَّهُ عَلیه و آله.[7]»
گروهی گفتند اولوالعزم کسانی هستند که بر انجام واجب و اجتناب حرام ایستادگی میکنند، بنابر این همه پیامبران اولوا العزم میشوند و هر کس که اینطور گفته «من» را برای تبیین گرفته نه تبعیض. و کسانی که گفتند اولواالعزم گروهی از پیامبران هستند «من» را برای تبعیض دانستند و همین نظر مطابق ظاهر روایات ما و اقوال مفسرین است.
مقصود این افراد از اولوالعزم پیامبرانی هستند که شریعت جدیدی آوردهاند که شریعت انبیای قبل را منسوخ کرده است.
روایات مربوطه:
گذشت که روایات ما مصداق اولوا العزم را پنج پیامبر بزرگ الهی: نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد علیهم السلام میداند مثلا در روایت معتبر از ابن ابی یعفور از امام صادق (علیه السلام) میخوانیم که: «سَادَةُ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ خَمْسَةٌ وَ هُمْ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ عَلَیْهِمْ دَارَتِ الرَّحَى - نُوحٌ وَ إِبْرَاهِیمُ وَ مُوسَى وَ عِیسَى وَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ عَلَى جَمِیعِ الْأَنْبِیَاءِ[8].» یعنی بزرگ پیامبران پنج نفر هستند و آنان پیامبران اولوا العزم میباشند که محور خلقت هستند: نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد که درود خدا بر او و خاندانش و تمام انبیاء باد.
در برخی از روایات دیگر، علت نامیده شدن این پیامبران به اولوا العزم، رسالت جهانی آنها اعلام شده است
البته دربارة علت نامیده شدن این پیامبران به «اولوا العزم» روایات هم داستان نیستند.
مثلاً شیخ کلینی در کافی از سماعه روایت میکند که امام صادق در پاسخ او که چرا این پیامبران اولوا العزم نامیده شدهاند فرمودند: چون هر یک از آنان به قصد-عزم- کنار زدن شریعت پیامبر قبل مبعوث شد، لذا به آنها اولوا العزم یعنی صاحبان تصمیم گفته شده «لِأَنَّ نُوحاً بُعِثَ بِكِتَابٍ وَ شَرِیعَةٍ وَ كُلُّ مَنْ جَاءَ بَعْدَ نُوحٍ أَخَذَ بِكِتَابِ نُوحٍ وَ شَرِیعَتِهِ وَ مِنْهَاجِهِ حَتَّى جَاءَ إِبْرَاهِیمُ علیه السلام بِالصُّحُفِ وَ بِعَزِیمَةِ تَرْكِ كِتَابِ نُوحٍ لَا كُفْراً بِهِ فَكُلُّ نَبِیٍّ جَاءَ بَعْدَ إِبْرَاهِیمَ علیه السلام أَخَذَ بِشَرِیعَةِ إِبْرَاهِیمَ وَ مِنْهَاجِهِ وَ بِالصُّحُفِ حَتَّى جَاءَ مُوسَى بِالتَّوْرَاةِ وَ شَرِیعَتِهِ وَ مِنْهَاجِهِ وَ بِعَزِیمَةِ تَرْكِ الصُّحُفِ وَ كُلُّ نَبِیٍّ جَاءَ بَعْدَ مُوسَى علیه السلام أَخَذَ بِالتَّوْرَاةِ وَ شَرِیعَتِهِ وَ مِنْهَاجِهِ حَتَّى جَاءَ الْمَسِیحُ علیه السلام بِالْإِنْجِیلِ وَ بِعَزِیمَةِ تَرْكِ شَرِیعَةِ مُوسَى وَ مِنْهَاجِهِ فَكُلُّ نَبِیٍّ جَاءَ بَعْدَ الْمَسِیحِ أَخَذَ بِشَرِیعَتِهِ وَ مِنْهَاجِهِ حَتَّى جَاءَ مُحَمَّدٌ صلی الله و علیه وآله فَجَاءَ بِالْقُرْآنِ وَ بِشَرِیعَتِهِ وَ مِنْهَاجِهِ فَحَلَالُهُ حَلَالٌ إِلَىیَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ فَهَۆُلَاءِ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُل.»[9]
اما در برخی از روایات دیگر، علت نامیده شدن این پیامبران به اولوا العزم، رسالت جهانی آنها اعلام شده است. از جمله ابن قولویه از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که فرمود:
«قُلْنَا لَهُ مَا مَعْنَى أُولِی الْعَزْمِ قَالَ بُعِثُوا إِلَى شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا جِنِّهَا وَ إِنْسِهَا.[10]»
یعنی چون آنها دارای تصمیم بزرگی چون گسترش دینشان به سراسر جهان بودند لذا به این تعبیر «اولواا لعزم» از آنان یاد شده است.
هر دو وجه نامگذاری هم میتواند صحیح باشد و با هم منافاتی ندارد.[11]
۹۳/۰۹/۱۰