فلسفه پنهان بودن زمان وقوع قیامت چیست؟
يكشنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۳، ۰۹:۲۱ ق.ظ
فلسفه پنهان بودن زمان وقوع قیامت چیست؟
حقیقت صراط: خداوند در سوره احزاب آیه 63 و 64 می فرماید: «یَسْئَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ ما یُدْرِیكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِیباً * ان الله لعن الکافرین واعد لهم سعیرا؛ مردم از تو در باره (زمان قیام) قیامت سۆال مى كنند، بگو علم آن تنها نزد خدا است، و چه مى دانى شاید قیامت نزدیك باشد؟! خداوند كافران را لعن كرده (و از رحمت خود دور داشته) و براى آنها آتش سوزاننده اى آماده نموده است».( ادامه مطلب )
در آیه مورد بحث اشاره به یكى دیگر از برنامه هاى مخرب منافقان شده است كه گاه به عنوان استهزاء و یا به منظور ایجاد شك و تردید در قلوب ساده دلان این سۆال را مطرح مى كردند كه قیامت با آن همه اوصافى كه محمد صلی الله علیه و آله از آن خبر مى دهد كى بر پا مى شود؟ مى فرماید: مردم از تو پیرامون زمان قیام قیامت سۆال مى كنند. این احتمال نیز وجود دارد كه بعضى از مۆمنان نیز روى حس كنجكاوى و یا براى دریافت اطلاعات بیشتر چنین سۆالى را از پیامبر گرامى اسلام صلی الله علیه و آله مطرح كرده باشند، اما با توجه به آیاتى كه بعد از این آیه مى آید معلوم مى شود كه تفسیر اول به معنى آیه نزدیكتر است. شاهد این سخن آیه دیگرى است كه در همین زمینه در سوره شورى آمده است:
«وَ ما یُدْرِیكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِیبٌ * یَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِینَ لا یُۆْمِنُونَ بِها وَ الَّذِینَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَ یَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ؛ تو نمى دانى شاید قیامت نزدیك باشد. اما كسانى كه به آن ایمان ندارند براى آن عجله مى كنند، ولى مۆمنان از آن بیمناكند و مى دانند حق است» (شورى آیه 17 و 18). سپس در آیه مورد بحث به آنها چنین پاسخ مى گوید: بگو اى پیامبر آگاهى بر این موضوع تنها نزد خداست و هیچ كس جز او از این موضوع آگاه نیست («قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّه؛ احزاب/ 63ِ). حتى پیامبران مرسل و فرشتگان مقرب نیز از آن بی خبرند. و به دنبال آن مى افزاید: چه مى دانى؟ شاید قیام قیامت نزدیك باشد («وَ ما یُدْرِیكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِیباً؛ آیه 63 /احزاب). بنا بر این همیشه براى استقبال از قیام قیامت باید آماده بود و اصولا فلسفه مخفى بودنش همین است كه هیچ كس خویش را در امان نبیند و قیامت را دور نیندارد، و خود را از عذاب و مجازات الهى بر كنار نداند. سپس به تهدید كافران و گوشه اى از مجازات دردناك آنها پرداخته، مى فرماید: خداوند كافران را از رحمت خود دور ساخته و براى آنان آتش سوزاننده اى فراهم كرده است («إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكافِرِینَ وَ أَعَدَّ لَهُمْ سَعِیرا؛ احزاب/64ً). آنها جاودانه در این آتش سوزان خواهند ماند و سرپرست و یاورى نخواهند یافت («خالِدِینَ فِیها أَبَداً لا یَجِدُونَ وَلِیًّا وَ لا نَصِیراً؛ احزاب/65).
لحظه قیام قیامت بر همه پوشیده است، حتى بر پیامبران مرسل و فرشتگان مقرب خدا، تا هم وسیله تربیت مداوم باشد براى مۆمنان، و هم آزمون و اتمام حجتى براى منكران، ولى اصل وقوع آن جاى تردید نیست. و از اینجا روشن مى شود كه ایمان به قیامت و دادگاه بزرگ عدل الهى مخصوصا با توجه به این معنى كه هر لحظه احتمال وقوع آن مى رود چه تاثیر تربیتى عمیقى در مۆمنان دارد
همچنین در سوره شورى: آیات 16 تا 18 می فرماید: «وَ الَّذِینَ یُحَاجُّونَ فِی اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما اسْتُجِیبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ داحِضَةٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ عَلَیْهِمْ غَضَبٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ شَدِیدٌ (16) اللَّهُ الَّذِی أَنْزَلَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ وَ الْمِیزانَ وَ ما یُدْرِیكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِیبٌ * یَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِینَ لا یُۆْمِنُونَ بِها وَ الَّذِینَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَ یَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلا إِنَّ الَّذِینَ یُمارُونَ فِی السَّاعَةِ لَفِی ضَلالٍ بَعِیدٍ؛ آنها كه در باره خدا بعد از پذیرفتن دعوت او، محاجه مى كنند دلیل آنها نزد پروردگارشان باطل و بى اساس است و غضب بر آنها است و عذاب شدید از آن آنها. خداوند كسى است كه كتاب را به حق نازل كرد و میزان (سنجش حق و باطل) را، اما تو چه مى دانى شاید ساعت قیام قیامت نزدیك باشد. آنها كه به قیامت ایمان ندارند در باره آن شتاب مى كنند، ولى آنها كه ایمان آورده اند پیوسته با خوف و هراس مراقب آن هستند، و مى دانند آن حق است آگاه باشید آنها كه در قیامت تردید مى كنند در گمراهى عمیقى هستند».
از آنجا كه نتیجه همه اعمال، مخصوصا بروز و ظهور كامل حق و عدالت و میزان در قیامت است در پایان آیه مى گوید: تو چه مى دانى شاید ساعت قیام رستاخیز نزدیك باشد؟! (وَ ما یُدْرِیكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِیبٌ). همان قیامتى كه وقتى برپا شود همگان در دادگاه عدلش حضور مى یابند، و در برابر میزان سنجشى كه حتى به اندازه سنگینى یك دانه خردل و كوچك تر از آن را دقیقا مى سنجند قرار مى گیرند. سپس به موضع گیرى كفار و مۆمنان در برابر آن، پرداخته مى گوید: آنها كه به قیامت ایمان ندارند در باره آن شتاب مى كنند، و مى گویند این قیامت كى خواهد آمد؟! آنها هرگز به خاطر عشق به قیامت و رسیدن به لقاى محبوب، این سخن را نمى گویند، بلكه از روى استهزاء و مسخره و انكار چنین تقاضایى دارند، و اگر مى دانستند قیامت بر سر آنها چه مى آورد هرگز چنین تقاضایى نداشتند. ولى آنها كه ایمان آورده اند پیوسته با خوف و هراس مراقب آن هستند، و مى دانند پیوسته آن حق است و خواهد آمد (وَ الَّذِینَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَ یَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ).
البته لحظه قیام قیامت بر همه پوشیده است، حتى بر پیامبران مرسل و فرشتگان مقرب خدا، تا هم وسیله تربیت مداوم باشد براى مۆمنان، و هم آزمون و اتمام حجتى براى منكران، ولى اصل وقوع آن جاى تردید نیست. و از اینجا روشن مى شود كه ایمان به قیامت و دادگاه بزرگ عدل الهى مخصوصا با توجه به این معنى كه هر لحظه احتمال وقوع آن مى رود چه تاثیر تربیتى عمیقى در مۆمنان دارد. و در پایان آیه به عنوان یك اعلام عمومى، مى فرماید: آگاه باشید كسانى كه در قیامت تردید مى كنند و با لجاج و عناد در مورد آن به محاجه مى پردازند در گمراهى عمیقى هستند (أَلا إِنَّ الَّذِینَ یُمارُونَ فِی السَّاعَةِ لَفِی ضَلالٍ بَعِیدٍ). چرا كه نظام این جهان خود دلیلى است بر اینكه مقدمه اى است بر جهان دیگر، كه بدون آن، آفرینش این جهان، لغو و بى معنى است، نه با حكمت خداوند سازگار است و نه با عدالت او. تعبیر به ضلال بعید اشاره به این است كه گاه انسان راه را گم مى كند اما چندان فاصله با آن ندارد، با مختصر تلاش و جستجو ممكن است راه را پیدا كند، اما گاه چنان فاصله او زیاد است كه دیگر پیدا كردن راه براى او مشكل یا غیر ممكن است.
بدن این دنیا نیز دارای درک و شعور است؛ چنانکه همهی موجودات حتی جمادات نیز شعور و درک دارند، ولی درجه شعور و ادراک آنها با انسانها متفاوت است. به بیان دیگر، آثار و نشانههای شعور جمادات مانند آثار و نشانههای آگاهی و دانش انسانها نیست که به راحتی قابل درک برای همه باشد
چگونه اعضای مادی در قیامت شعور پیدا میکنند؟
در مورد چگونگی قیامت، نظریه صحیح و مورد اتفاق همهی علمای شیعه این است که معاد هم جسمانی است و هم روحانی. اما در مورد کیفیت جسم در آخرت مقداری اختلاف است. برخی از اندیشمندان بر این باورند که بدن محشور در قیامت عین همین بدن مادی است؛ اما عدهای دیگر معتقدند عین این بدن نیست، بلکه مثل آن است.
در هر صورت در پاسخ به این سۆال میتوان گفت: بدن این دنیا نیز دارای درک و شعور است؛ چنانکه همهی موجودات حتی جمادات نیز شعور و درک دارند، ولی درجه شعور و ادراک آنها با انسانها متفاوت است. به بیان دیگر، آثار و نشانههای شعور جمادات مانند آثار و نشانههای آگاهی و دانش انسانها نیست که به راحتی قابل درک برای همه باشد.
بنابراین، تفاوت درک و شعور بدن در قیامت با درک و شعور او در دنیا، یا به این است که مرتبه شعور بدن در قیامت بالاتر است؛ یعنی به گونهای است که دیگران نیز متوجه آثار شعور آن میشوند. به بیان دیگر، آخرت صحنه بروز و ظهور شعور آگاهی بدن است. یا اینکه در قیامت قدرت شعور انسانها بالا میرود و پرده از جلوی چشم انسانها بر داشته میشود تا آثار ادراک بدن و نطق آن را درک کنند.