حقیقت صراط

حقیقت صراط: خدای متعال در سوره های متعددی از قرآن کریم با اشاره به مسأله مهم هدایت ، مردم را به روی آوردن به صراط مستقیم دعوت می کند و آن را ضرورتی برای هدایت و تکامل بشریت معرفی می نماید.
دوشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۳، ۱۱:۴۲ ق.ظ

صفات گروه دوزخی

صفات گروه دوزخی




حقیقت صراط:  اصولاً افرادی که گوش دارند و نمی‌شنوند، چشم دارند و نمی‌بینند و عقل دارند و اندیشه نمی‌کنند، برای جهنم نامزد شده‌اند: "وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ"؛ "و در حقیقت، بسیارى از جنّیان و آدمیان را براى دوزخ آفریده‏ایم. [چرا كه‏] دلهایى دارند كه با آن [حقایق را] دریافت نمى‏كنند، و چشمانى دارند كه با آنها نمى‏بینند، و گوش هایى دارند كه با آنها نمى‏شنوند. آنان همانند چهارپایان بلكه گمراه‏ترند. [آرى،] آنها همان غافل‏ماندگانند". (اعراف/179)

این آیات بحثى را كه در آیات گذشته در زمینه دانشمندان دنیاپرست  و همچنین عوامل هدایت و ضلالت گذشت تكمیل مى‏كند، در این آیات مردم به دو گروه تقسیم شده‏اند و صفات هر كدام توضیح داده شده: "گروه دوزخیان و گروه بهشتیان".

در این مجال به بررسی صفات دوزخیان و برخی نکات مهمی که از آیه به دست می‌آید پرداخته می‌شود.

بررسی مفردات آیه

"ذرأنا" از ماده "ذرء" (بر وزن زرع) در اینجا به معنى خلقت و آفرینش است ولى در اصل به معنى پراكنده ساختن و منتشر نمودن آمده، چنان كه در قرآن مى‏خوانیم "تذروه الریاح": "بادها آن را پراكنده مى‏كنند" (كهف/45) و از آنجا كه آفرینش موجودات موجب انتشار و پراكندگى آنها در روى زمین مى‏گردد، این كلمه به معنى خلقت آفرینش نیز آمده است.



پاسخ به یک سۆال

قرآن، در این آیه، آفرینش بسیارى از جنّ و انس را براى دوزخ مى‏داند و در آیه‏اى دیگر خلقت جنّ و انس را براى عبادت مى‏شمارد، "وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ" (ذاریات/56)، كدام یك صحیح است؟     

پاسخ:

هدف اصلى آفرینش، خداپرستى و عبودیّت است، ولى نتیجه‏ كار بسیارى از انسان‏ها در اثر عصیان، طغیان و پایدارى در كفر و لجاجت، دوزخ است، گویا كه در اصل براى جهنّم خلق شده‏اند.

حرف «لام» در «لِجَهَنَّمَ»، براى بیان عاقبت است، نه هدف. مانند نجّار كه هدف اصلى‏اش در فراهم نمودن چوب، ساختن در و پنجره‏هاى زیبا از آن چوبها مى‏باشد، ولى كار به سوزاندن چوب‏هاى بى‏فایده در بخارى مى‏انجامد كه آن هدف تبعى است.

این مطلب، شبیه این جمله‏ حضرت على (علیه السلام) است كه مى‏فرماید: "خداوند فرشته‏اى دارد كه هر روز با صداى بلند مى‏گوید: بزایید براى مرگ و بسازید براى خرابى، یعنى پایان تولّد، مرگ، پایان ثروت‏اندوزى، فنا و پایان ساختمان، خرابى است". (نهج البلاغه، کلامت قصار 132)

آرى، انسان‏هایى كه هویّت انسانى خود را از دست داده‏اند، جایگاهى جز آتش براى آنان نمى‏باشد چنان كه خود آنان نیز اعتراف مى‏كنند كه اگر دستورات الهى را شنیده بودند و تعقّل مى‏كردند، دیگر در جهنّم جاى نداشتند: "قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِی أَصْحابِ السَّعِیر". (ملک/10)

انسان باید علاوه بر ظاهر، ملكوت را ببیند و علاوه بر سر و صداهاى ظاهرى، زمزمه‏هاى باطنى و معنوى را بشنود.

از امام صادق (علیه السلام) پرسیدند: چرا خداوند تمام بندگانش را مطیع و موحّد نیافرید؟

حضرت فرمودند: اگر چنین مى‏شد، دیگر ثواب و عقاب معنا نداشت، زیرا آنان مجبور بودند و اختیارى نداشتند، امّا خداوند انسان را مختار آفرید و علاوه بر عقل و فطرت، با تعالیم پیامبران و كتب آسمانى مسیر هدایت او را روشن نمود و او را به طاعت فرمان داد و از نافرمانى نهى كرد، تا فرمانبرداران از عاصیان مشخّص شوند.

گرچه تمام اسباب طاعت و عصیان را خداوند آفریده، امّا به چیزى امر یا نهى نكرده مگر آنكه انسان مى‏تواند ضد آن را نیز انجام دهد و مجبور نباشد.

آرى، تكلیف‏پذیرى تنها ارزش و وجه امتیاز انسان از دیگر موجودات است.



صفات گروه دوزخى در سه جمله خلاصه مى‏شود:

نخست اینكه "آنها قلب هایى دارند كه با آن درك و اندیشه نمى‏كنند": (لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها).

قلب در اصطلاح قرآن به معنى روح و فكر و نیروى عقل است. یعنى با اینكه استعداد تفكر دارند، از این وسیله سعادت بهره نمى‏گیرند و فكر نمى‏كنند.

در عوامل و نتایج حوادث اندیشه نمى ‏نمایند و این وسیله بزرگ رهایى از چنگال هرگونه بدبختى را بلا استفاده در گوشه‏اى از وجودشان رها مى‏سازند.

دیگر اینكه "چشم هاى روشن و حقیقت بین دارند اما با آنها چهره حقایق را نمى‏نگرند و همچون نابینایان از كنار آنها مى‏گذرند": (وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها).

سوم اینكه "با داشتن گوش سالم، سخنان حق را نمى‏شنوند" و همچون كران خود را از شنیدن حرف حق محروم مى‏سازند: (وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها).

چشمه آب حیات كنار دستشان است، ولى از تشنگى فریاد مى‏كشند، درهاى سعادت در برابر رویشان باز است، اما حتى به آن نگاه نمى‏كنند. آنها با دست خود اسباب بدبختى خویش را فراهم مى‏سازند و نعمت هاى گرانبهاى "عقل" و "چشم" و "گوش" را به هدر مى‏دهند، نه اینكه خداوند اجباراً آنها را در صف دوزخیان قرار داده باشد.

چرا همچون چهار پایان؟!

بارها در قرآن مجید غافلان بی‌خبر به چهار پایان و حیوانات بى‌شعور دیگر تشبیه شده‏اند ولى نكته تشبیه آنها به انعام (چهارپایان) شاید این باشد كه آنها تنها به خواب و خور و شهوت جنسى مى‏پردازند، درست همانند ملتهایى كه تحت شعارهاى فریبنده انسانى، آخرین هدف عدالت اجتماعى و قوانین بشرى را رسیدن به آب و نان و یك زندگى مرفه مادى مى‏پندارند. آنچنان كه على (علیه السلام) در نهج البلاغه مى‏فرماید:

"كالبهیمة المربوطه همها علفها او المرسلة شغلها تقممها"؛ "همانند حیوانات پروارى كه تنها به علف مى‏اندیشند و یا حیوانات دیگرى كه در چراگاه ها رها شده‏اند و از این طرف و آن طرف خرده علفى بر مى‏گیرند". (نهج البلاغه نامه 45)
 
نتیجه

فرجام بسیارى از انسان‏ها و جنّیان، دوزخ است. جنّ هم مثل انسان، تكلیف و اختیار، كیفر و پاداش دارد.

ملاك انسانیّت، فهم پذیرش معارف و تكالیف دینى است، وگرنه انسان مانند حیوانات است. كسى كه با وجود توانایى از نعمت‏هاى الهى بهره‏ صحیح نبرد، بدتر از موجودى است كه اساساً فاقد آنهاست.

انسان‏هاى غافل و بى‏بصیرت؛ در بى‏تفاوتى، شكم‏پرستى، شهوت‏پرستى، استثمار شدن و محرومیّت از لذّت معرفت مانند چهارپایان مى‏باشند. غافلان، از حیوانات هم بدترند.

انسان‏هاى بى‏بصیرت، از هدف، خدا، خود، امكانات، آخرت، ذریّه، آیات الهى، قانون خدا، الطاف گذشته و گناهان خویش غافلند.

دوزخى شدن بسیارى از انسان‏ها، به خاطر بهره‏نبردن از نعمت‏هاى الهى در مسیر هدایت و كمال است. زیرا با داشتن چشم، گوش و دل، خود را به غفلت زده‏اند.


نوشته شده توسط elaheh solimani
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

حقیقت صراط

حقیقت صراط: خدای متعال در سوره های متعددی از قرآن کریم با اشاره به مسأله مهم هدایت ، مردم را به روی آوردن به صراط مستقیم دعوت می کند و آن را ضرورتی برای هدایت و تکامل بشریت معرفی می نماید.

مترجم سایت

حقیقت صراط

صراط بهشت ، ظهور قابليت‌ها در قيامت است

پس‌ رسيدن‌ به‌ بهشتِ فعليّت‌، يعني‌ بهشتِ بعد از طيّ عالم‌ برزخ‌ در قيامت‌، بعد از امتحانات‌ در دنيا بوده‌؛ و هر كس‌ امتحانانش‌ بهتر و نتيجه‌اش‌ عاليتر باشد، به‌ صراط‌ مستقيم‌ نزديكتر و به‌ راه‌ و روش‌ عليّ بن‌ أبي‌طالب‌ مناسب‌تر و ملايم‌تر است‌.

اصحاب‌ اليمين‌: يعني‌ سعادتمندان‌ و نيكاني‌ كه‌ كارهاي‌ خوب‌ انجام‌ ميداده‌اند و از زشتي‌ها پرهيز مي‌نموده‌اند، ولي‌ نتوانسته‌اند ريشه علاقۀ به‌ دنيا و ماسِوَی‌ الله‌ را در وجودشان‌ بسوزانند. و منظور از «دنيا» غير خداست‌؛ هر چه‌ باشد، و هر مقام‌ و درجه‌ و فضيلتي‌ بوده‌ باشد.

غير خدا هر چه‌ هست‌ دنياست‌، گرچه‌ بهشت‌ و مقام‌ باشد. زيرا دنيا يعني‌ حيات‌ دانيه‌؛ و كسي‌ كه‌ منظور و مقصودش‌ مقصور و محصور در ذات‌ اقدس‌ حضرت‌ احديّت‌ نبوده‌ باشد، در زندگي‌ پس‌ زيست‌ ميكند گر چه‌ داراي‌ فضائل‌ و مكارمي‌ هم‌ بوده‌ باشد.

اصحاب‌ اليمين‌ از روي‌ جهنّم‌ عبور ميكنند؛ و چون‌ حقيقت‌ آتش‌ را درنيافته‌اند و بدان‌ در دنيا قدري‌ نزديك‌ شده‌اند، مانند شخص‌ سواره‌ و يا پياده‌ هستند كه‌ از ديدن‌ مناظر دوزخ‌ در وقت‌ عبور در دهشت‌ است‌ و از حرارت‌ و هواي‌ نامطبوع‌ آن‌ قدري‌ ناراحت‌ است‌.

 


p30web

جدول پخش ورزش از تلویزیون

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران

ابزار هدايت به بالاي صفجه

یوزر و پسورد 32

الکسا

ابزار وبلاگ



در اين وبلاگ
در كل اينترنت
بایگانی
کلمات کلیدی

فرق بین مُخلِص و مُخلَص چیست؟

فرا رسیدن سالروز اربعین حسینی(ع)

دلیل بزرگداشت اربعین حسینی چیست‌؟

آیا یهودیان و مسیحیان به بهشت می‌روند؟

چرا دعاهایمان مستجاب نمیشود ؟

واژه ای زیبا در آیة الکرسی

سه گروه که خدا به آنها لبخند می زند!

این افراد در قیامت اژدهایی به گردنشان آویزان است!

آشنایی با توصیه‌های معنوی برای شب یلدا

3 توصیه قرآن کریم برای دولت اعتدال

پنج دستورالعمل برای انسانیت

8 عذاب روحی جهنمیان !

نعل اسب از خرافه تا واقعیت !؟+عکس

بهترین راه به جای توبه کردن چیست؟

5 تکنیک برای دوستی‌های عمیق‌تر در اسلام

رسالت نهج البلاغه چیست؟

محبوب‌ترین بنده خدا در کلام امام علی(ع)

اهمیت عدد چهل در متون دینی

خشت آخر خانه نبوت

اربعین حسینی

22شرط برای حفظ قرآن

جدول تمام مراسمات اربعین حسینی : جدول

یک اربعین اسیر بلایم

اسیر عشق

نمونه هایی از غلو درباره امام حسین(ع)

اعمال روز اربعین + متن کامل زیارت

آیه‌ای که امام حسین(ع) در راه کربلا خواند

فرازی از زیارت اربعین

آیاتی در مورد هدایت

40 پاداش باورنکردنی برای یک زیارت

نویسندگان
آخرین نظرات

مجله نایت پلاس


دریافت کد مجله

کد اخبار

کد اخبار

کد اخبار

کد اخبار

کد اخبار

صفات گروه دوزخی

دوشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۳، ۱۱:۴۲ ق.ظ

صفات گروه دوزخی




حقیقت صراط:  اصولاً افرادی که گوش دارند و نمی‌شنوند، چشم دارند و نمی‌بینند و عقل دارند و اندیشه نمی‌کنند، برای جهنم نامزد شده‌اند: "وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ"؛ "و در حقیقت، بسیارى از جنّیان و آدمیان را براى دوزخ آفریده‏ایم. [چرا كه‏] دلهایى دارند كه با آن [حقایق را] دریافت نمى‏كنند، و چشمانى دارند كه با آنها نمى‏بینند، و گوش هایى دارند كه با آنها نمى‏شنوند. آنان همانند چهارپایان بلكه گمراه‏ترند. [آرى،] آنها همان غافل‏ماندگانند". (اعراف/179)

این آیات بحثى را كه در آیات گذشته در زمینه دانشمندان دنیاپرست  و همچنین عوامل هدایت و ضلالت گذشت تكمیل مى‏كند، در این آیات مردم به دو گروه تقسیم شده‏اند و صفات هر كدام توضیح داده شده: "گروه دوزخیان و گروه بهشتیان".

در این مجال به بررسی صفات دوزخیان و برخی نکات مهمی که از آیه به دست می‌آید پرداخته می‌شود.

بررسی مفردات آیه

"ذرأنا" از ماده "ذرء" (بر وزن زرع) در اینجا به معنى خلقت و آفرینش است ولى در اصل به معنى پراكنده ساختن و منتشر نمودن آمده، چنان كه در قرآن مى‏خوانیم "تذروه الریاح": "بادها آن را پراكنده مى‏كنند" (كهف/45) و از آنجا كه آفرینش موجودات موجب انتشار و پراكندگى آنها در روى زمین مى‏گردد، این كلمه به معنى خلقت آفرینش نیز آمده است.



پاسخ به یک سۆال

قرآن، در این آیه، آفرینش بسیارى از جنّ و انس را براى دوزخ مى‏داند و در آیه‏اى دیگر خلقت جنّ و انس را براى عبادت مى‏شمارد، "وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ" (ذاریات/56)، كدام یك صحیح است؟     

پاسخ:

هدف اصلى آفرینش، خداپرستى و عبودیّت است، ولى نتیجه‏ كار بسیارى از انسان‏ها در اثر عصیان، طغیان و پایدارى در كفر و لجاجت، دوزخ است، گویا كه در اصل براى جهنّم خلق شده‏اند.

حرف «لام» در «لِجَهَنَّمَ»، براى بیان عاقبت است، نه هدف. مانند نجّار كه هدف اصلى‏اش در فراهم نمودن چوب، ساختن در و پنجره‏هاى زیبا از آن چوبها مى‏باشد، ولى كار به سوزاندن چوب‏هاى بى‏فایده در بخارى مى‏انجامد كه آن هدف تبعى است.

این مطلب، شبیه این جمله‏ حضرت على (علیه السلام) است كه مى‏فرماید: "خداوند فرشته‏اى دارد كه هر روز با صداى بلند مى‏گوید: بزایید براى مرگ و بسازید براى خرابى، یعنى پایان تولّد، مرگ، پایان ثروت‏اندوزى، فنا و پایان ساختمان، خرابى است". (نهج البلاغه، کلامت قصار 132)

آرى، انسان‏هایى كه هویّت انسانى خود را از دست داده‏اند، جایگاهى جز آتش براى آنان نمى‏باشد چنان كه خود آنان نیز اعتراف مى‏كنند كه اگر دستورات الهى را شنیده بودند و تعقّل مى‏كردند، دیگر در جهنّم جاى نداشتند: "قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِی أَصْحابِ السَّعِیر". (ملک/10)

انسان باید علاوه بر ظاهر، ملكوت را ببیند و علاوه بر سر و صداهاى ظاهرى، زمزمه‏هاى باطنى و معنوى را بشنود.

از امام صادق (علیه السلام) پرسیدند: چرا خداوند تمام بندگانش را مطیع و موحّد نیافرید؟

حضرت فرمودند: اگر چنین مى‏شد، دیگر ثواب و عقاب معنا نداشت، زیرا آنان مجبور بودند و اختیارى نداشتند، امّا خداوند انسان را مختار آفرید و علاوه بر عقل و فطرت، با تعالیم پیامبران و كتب آسمانى مسیر هدایت او را روشن نمود و او را به طاعت فرمان داد و از نافرمانى نهى كرد، تا فرمانبرداران از عاصیان مشخّص شوند.

گرچه تمام اسباب طاعت و عصیان را خداوند آفریده، امّا به چیزى امر یا نهى نكرده مگر آنكه انسان مى‏تواند ضد آن را نیز انجام دهد و مجبور نباشد.

آرى، تكلیف‏پذیرى تنها ارزش و وجه امتیاز انسان از دیگر موجودات است.



صفات گروه دوزخى در سه جمله خلاصه مى‏شود:

نخست اینكه "آنها قلب هایى دارند كه با آن درك و اندیشه نمى‏كنند": (لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها).

قلب در اصطلاح قرآن به معنى روح و فكر و نیروى عقل است. یعنى با اینكه استعداد تفكر دارند، از این وسیله سعادت بهره نمى‏گیرند و فكر نمى‏كنند.

در عوامل و نتایج حوادث اندیشه نمى ‏نمایند و این وسیله بزرگ رهایى از چنگال هرگونه بدبختى را بلا استفاده در گوشه‏اى از وجودشان رها مى‏سازند.

دیگر اینكه "چشم هاى روشن و حقیقت بین دارند اما با آنها چهره حقایق را نمى‏نگرند و همچون نابینایان از كنار آنها مى‏گذرند": (وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها).

سوم اینكه "با داشتن گوش سالم، سخنان حق را نمى‏شنوند" و همچون كران خود را از شنیدن حرف حق محروم مى‏سازند: (وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها).

چشمه آب حیات كنار دستشان است، ولى از تشنگى فریاد مى‏كشند، درهاى سعادت در برابر رویشان باز است، اما حتى به آن نگاه نمى‏كنند. آنها با دست خود اسباب بدبختى خویش را فراهم مى‏سازند و نعمت هاى گرانبهاى "عقل" و "چشم" و "گوش" را به هدر مى‏دهند، نه اینكه خداوند اجباراً آنها را در صف دوزخیان قرار داده باشد.

چرا همچون چهار پایان؟!

بارها در قرآن مجید غافلان بی‌خبر به چهار پایان و حیوانات بى‌شعور دیگر تشبیه شده‏اند ولى نكته تشبیه آنها به انعام (چهارپایان) شاید این باشد كه آنها تنها به خواب و خور و شهوت جنسى مى‏پردازند، درست همانند ملتهایى كه تحت شعارهاى فریبنده انسانى، آخرین هدف عدالت اجتماعى و قوانین بشرى را رسیدن به آب و نان و یك زندگى مرفه مادى مى‏پندارند. آنچنان كه على (علیه السلام) در نهج البلاغه مى‏فرماید:

"كالبهیمة المربوطه همها علفها او المرسلة شغلها تقممها"؛ "همانند حیوانات پروارى كه تنها به علف مى‏اندیشند و یا حیوانات دیگرى كه در چراگاه ها رها شده‏اند و از این طرف و آن طرف خرده علفى بر مى‏گیرند". (نهج البلاغه نامه 45)
 
نتیجه

فرجام بسیارى از انسان‏ها و جنّیان، دوزخ است. جنّ هم مثل انسان، تكلیف و اختیار، كیفر و پاداش دارد.

ملاك انسانیّت، فهم پذیرش معارف و تكالیف دینى است، وگرنه انسان مانند حیوانات است. كسى كه با وجود توانایى از نعمت‏هاى الهى بهره‏ صحیح نبرد، بدتر از موجودى است كه اساساً فاقد آنهاست.

انسان‏هاى غافل و بى‏بصیرت؛ در بى‏تفاوتى، شكم‏پرستى، شهوت‏پرستى، استثمار شدن و محرومیّت از لذّت معرفت مانند چهارپایان مى‏باشند. غافلان، از حیوانات هم بدترند.

انسان‏هاى بى‏بصیرت، از هدف، خدا، خود، امكانات، آخرت، ذریّه، آیات الهى، قانون خدا، الطاف گذشته و گناهان خویش غافلند.

دوزخى شدن بسیارى از انسان‏ها، به خاطر بهره‏نبردن از نعمت‏هاى الهى در مسیر هدایت و كمال است. زیرا با داشتن چشم، گوش و دل، خود را به غفلت زده‏اند.
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۹/۰۳

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
سلام دوستان به سایت من خوش آمدید حقیقت صراط: اگر در ميان مردم عدالت برقرار شود، همه بى نياز مى شوند و به اذن خداوند متعال آسمان روزى خود را فرو مى فرستد و زمين بركت خويش را بيرون مى ريزد.