رابطه احساس ارزشمندی و نه گفتن
شنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۳، ۱۱:۲۰ ق.ظ
رابطه احساس ارزشمندی و نه گفتن
حقیقت صراط: انسان باید یك مهارتی یاد بگیرد كه در برخی موارد بگوید: نه.( ادامه مطلب )گاهی اوقات وقتی یک نه بگوییم، جرأت گناه کردن پیدا نمی شود .
وقتی خودمان بیپرده نه گفتن را یاد گرفتیم ، دیگر به دعوت گناه دیگران نمی رویم؛ چون خیلی وقتها دعوت میكنند، بیا برویم اینجا، بیا این فیلم را ببینیم. این حرف را بزن. میگویند: بیا برویم و ما هم میرویم. نه نمیگوییم، آن وقت گرفتار گناه میشویم.
بسیاری از افرادی كه مبتلا به گناه میشوند، میگوییم: چرا گناه كردی؟ میگوید: روم نشد، خجالت كشیدم و لذا یك جایی نشسته و مثلاً یادش میآید نماز نخوانده است. رویش نمیشود برود نماز بخواند. یا یك جلسهای دارد گناه میشود، شهامتی كه بلند شود برود، ندارد. این مهارت نه گفتن، یكی از كارهای بسیار مهم و لازم است.
یکی از ویژگی های روانی و رفتاری که در خود و فرزندان خود خوب است که شکل بگیرد و دوام یابد «داشتن توانایی نه گفتن به بدی ها و گناهان است».
بسیاری از والدین نگران این هستند که چرا فرزند ما نمی تواند در برابر دوستان ناباب و در برابر حرام و گناه عرض اندام کند.
در پاسخ باید گفت در شکل یابی اعتقادات، تفکرات، نگرش ها و رفتارهای فرزندان، آنچه که بین پدر و مادر در خانه می گذرد خیلی مهم است.
در طول تاریخ کسانی مانند یوسف (علیه السلام) و ابراهیم (علیه السلام) و حربن یزید ریاحی، با یک «نه گفتن» یکی پادشاه مصر، یکی نجات از آتش و دیگری را پیش امام حسین (علیه السلام) گرامی کرد و آنها به مراتب بزرگ معنوی و صفات خدایی دست یافتند.
«نه گفتن» یعنی جرأتمند بودن، یعنی برخورد جدی همراه با ادب، دفاع از نظریه و رفتار خود البته بدون توهین به دیگری، نپذیرفتن رفتار یا نظریه فرد متقابل بدون اینکه نظریه ی خود را به او تحمیل کنیم.
«نه گفتن» یک مهارت است، یک تفکر، یک عملکرد و یک سبک زندگی است.
اولین اعتقاد ما این است كه میگوییم: «لَا إِلَهَ»، «إِلَهَ» یعنی معبود، «اللَّهُ» هم یعنی خدا. «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» هیچ معبودی نه، مجسمه نه، شاه نه، رئیس جمهور نه، رئیس نه، هركس در هر مقامی هر حرفی بزند كه حرفش با حرف خدا مخالف باشد، من به او میگویم: نه! «لَا إِلَهَ» نه!
رابطه احساس ارزشمندی و نه گفتن
بین احساس ارزشمندی و نه گفتن ارتباط مستقیم وجود دارد. هرچقدر فرد احساس خود ارزشمندی مثبت و واقعی تر داشته باشد ، خود را توانا تلقی می کند و به همان میزان توانایی او را در نه گفتن به بدی ها، انحرافات و تحمیل ها و محرک های محیطی قوی تر می سازد.
دکتر الهی قمشه ای می فرمود: «هر صبح که از خانه بیرون می آیید با خود بگویید، امروز می خواهم آدم خوبی بشوم، آن وقت همه کائنات آماده اند در این خوبی ها به شما یاری کنند. این که بدانیم فرد ارزشمندی هستیم و خداوند هم با ما همراه است، انگیزه ما را برای نه گفتن به بدی ها و آری گفتن به خوبی ها چند برابر خواهد کرد.»
اولین عقیدهی دینی، نه گفتن به غیرخدا
خیلی مهارت میخواهد كه یک انسان در جای خود بگوید: من نیستم. نمیآیم. البته نه گفتن از روی منطق نه نه گفتن لجبازی!
اولین اعتقاد ما این است كه میگوییم: «لَا إِلَهَ»، «إِلَهَ» یعنی معبود، «اللَّهُ» یعنی خدا. «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» هیچ معبودی نه، مجسمه نه، شاه نه، رئیس جمهور نه، رئیس نه، هركس در هر مقامی هر حرفی بزند كه حرفش با حرف خدا مخالف باشد، من به او میگویم: نه! «لَا إِلَهَ» نه!
«لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ» (كافرون/2) آنچه شما میپرستید، نه! «فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُم» (نساء/140) در یك جلسهای نشسته ایم که حرف های بی خود می زنند، منکر انجام می دهند، گناه وجود دارد، بلند شویم و برویم.
«لا تصاحب» با فلانی مصاحبت نكن. گاهی یک پسر به دختری تلفن می دهد و او هم چون این نه گفتن را بلد نیست می گیرد و برای اینکه کم نیاورد زنگ می زند و این شروع ماجراهای تلخ خواهد شد.
«وَ لا تَقُمْ عَلى قَبْرِه» (توبه/84) می فرماید: آن كسی كه از جبهه فرار كرد و مرد، سر قبرش نرو. بعد داریم در خانواده ها که یکی از دوستان گناه می کنند، مجلس گناه می گیرد و ما می گوییم: آخر نمی شود، زشته نرم ، چی می گن و....
گفتن نه به تقاضای منافقان و گنهكاران
«لا تَقُمْ فیه» (توبه/108) منافقین یك مسجد ساختند، به پیغمبر گفتند: بیا یك نماز جماعت بخوان كه مسجد ما افتتاح شود. حضرت فرمود: در آستانهی جنگ تبوك هستم. بروم برگردم، ببینیم وظیفهی ما چیست؟ رفت و برگشت، دوباره گفتند: یا رسول الله، شما بیایید یك نماز بخوانید. آیه نازل شد: «وَ الَّذینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً» (توبه/107) این مسجد را برای ضرر ساختند. این مسجد غیر از مسجد مدینه است. این مسجد را منافقین ساختند. «لا تَقُمْ فیه» در این مسجد نرو! اصلاً مسجد را افتتاح نكن.
«لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصارى أَوْلِیاء»، «لا تصاحب» با فلانی مصاحبت نكن، رفیق نشو.
«وَ لا تَقُمْ عَلى قَبْرِه» سر قبرش نرو. نه!
«لَا تَقُمْ فِیهِ أَبَدًا» در این مسجد نماز نخوان. اصلاً پایت را در این مسجد نگذار. نه!
دکتر الهی قمشه ای می فرمود: «هر صبح که از خانه بیرون می آیید با خود بگویید، امروز می خواهم آدم خوبی بشوم، آن وقت همه کائنات آماده اند در این خوبی ها به شما یاری کنند. این که بدانیم فرد ارزشمندی هستیم و خداوند هم با ما همراه است، انگیزه ما را برای نه گفتن به بدیها و آری گفتن به خوبی ها چند برابر خواهد کرد»
«لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُم» (آلعمران/118) «بطانة» از بطن است. بطن یعنی شكم. «بطانة» یعنی كسانی كه در شكم جامعه میروند. یعنی عوامل نفوذی. به اسم مستشار نظامی، مستشار اقتصادی، مستشار سیاسی، به اسم جهانگرد، میآیند «سَمَّاعُونَ لَهُمْ» (توبه/47) میآیند گوش میدهند، ببینند چیه. «بِطانَةً مِنْ دُونِكُم» بیگانه را نگذارید عامل نفوذی داشته باشد.
«وَ لا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهادَةً أَبَدا» (نور/4) گواهی و شهادتشان را قبول نكن.
اینها همه آیهی قرآن است که بیان می کند و به ما درس می دهد که در موقعی که باید نه گفت، آن را فراموش نکنیم.
«وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ» (مائده/2) كسی كه میخواهد گناه كند، كمكش نكن. جایی که می دانیم با کمک کردن ما گناهی انجام می شود، کمک نباید کرد.
«لَا تُدْخِلَنَّ فِی مَشُورَتِك» (بحارالانوار/ج33/ص602) اگر میخواهی مشورت كنی، با فلانی مشورت نكن.
به دیگران وام های بدون پشتوانه می دهیم، تجارت می کنیم بدون اینکه شاهدی بگیریم و آن وقت دچار مشکلات می شویم و می خواهیم زمین و زمان را بر هم بزنیم و این درحالی است که باید شهامت نه گفتن را از همان ابتدا بلد باشیم.
سعی کنیم این نه گفتن را در جای مناسب خود به کار بگیریم چرا که با این کار جلوی بسیاری از گناهان و فجایع گرفته خواهد شد.
۹۳/۰۹/۱۵