دو قدم تا بهشت
دنیا جای بهتری بود اگر...
حقیقت صراط: امام رضا (ع): «نزد خداوند متعال هیچ عملی بعد از انجام واجبات، بهتر و برتر از شاد کردن مومن نیست.» (بحارالانوار، ج78، ص347)
چند روز پیش بدجوری دلم گرفته بود. فشار و استرس کار و مشکلات همیشگی خانه و یک خروار کارعقب افتاده و... خلاصه از آن روزها بود... حوصله هیچ کاری را نداشتم و حس میکردم به آخر خط رسیدهام! در همین اوضاع و احوال یکی از دوستانم پیامکی داد که:« امروز وقت داری بریم بیرون؟» ( ادامه مطلب )
اصلا دل و دماغ بیرون رفتن را نداشتم اما از آنجا که این دوست مهربان از آن آدمهای نازنینی است که هیچ جوری نمیتوانم به او نه بگویم، نوشتم:« با کمال میل!» و راس ساعت سر قرار بودم....
چهار ساعت بعد در خانه با انرژی مضاعفی، مشغول رسیدگی به کارهای عقب افتاده و برنامهریزی برای آینده بودم! حالم خیلی بهتر شده بود و انگار نه انگار که همین چند ساعت پیش در یک یاس فلسفی تمام عیار دست و پا میزدم!
باور کنید آن دوست عزیز نه چوب جادویی داشت که در هوا تکانش بدهد و وردی بخواند و حال مرا خوب کند و نه برایم نسخهای پیچید و پند و اندرزی داد و نه اینکه نیمی از کارهای عقب افتادهام را به عهده گرفت! تنها کاری که آن روز انجام دادیم این بود که گوشه دنجی پیدا کردیم و فقط حرف زدیم. همین!
آنچه اغلب ما در شلوغی روزها و ساعتهایمان فراموشش کردهایم این است که شاید گاهی اوقات آدمهای دور و برمان فقط به مقداری توجه و مهربانی و همدردی نیاز داشته باشند.
وقتی صحبت از شاد کردن دیگران به میان میآید، اولین چیزی که به ذهن اغلب ما خطور میکند این است که بایستی یا پول هنگفتی داشته باشیم و با آن مشکلات مالی دیگران را حل کنیم و یا اینکه کوله پشتیمان را به دوش بیندازیم و سفری را به دور دنیا آغاز کنیم و هر کجا دردمند و نیازمندی وجود دارد به یارش بشتابیم و... دست آخر هم از آنجا که وسعمان به این کارها نمیرسد نتیجه میگیریم که به کلی بیخیالش شویم و نجات دادن دنیا را به دیگران و آنها که میتوانند واگذار کنیم!
آنچه اکثر ما از آن غافلیم هدیه کردن شادیهای کوچکی به دیگران است که نه زحمتی دارد و نه نیاز به صرف هزینه آنچنانی. همین که گاهی با یکی از دوستانمان بیرون برویم و فارغ از همه گیر و گرفتاریهایی که داریم به صحبتها و درددلهای هم گوش بدهیم... گاهی به عیادت بیمارانی برویم که هیچ ملاقات کنندهای ندارند... اشکالات درسی دوستمان را برطرف کنیم ... در هوای سرد و برفی زمستان عابری را که در انتظار تاکسی ایستاده به خانهاش برسانیم و چند لیتر بنزین به کسی که در یک جاده خلوت بنزین اتومبیلش تمام شده بدهیم و ...
انجام هر عملی که باعث
شاد کردن دل بندگان خدا شود مسلما موجب خشنودی خداوند متعال نیز خواهد شد و
اگر کسی از امکاناتی که خداوند به او عطا کرده استفاده نموده و برای
برآوردن نیازهای بندگان خدا هزینه کند حتما خداوند چندین برابر به او پاداش
میدهد.
اما بایستی توجه داشته باشیم که همه ما در حد توان خود میتوانیم برای شاد کردن همنوعانمان قدمی برداریم و لازم نیست دست به کارهای قهرمانانه و آنچنانی بزنیم!
فراموش نکنید که همین شادیهای کوچک است که زندگی را زیباتر و دوست داشتنیتر و دنیا را به جایی بهتر برای زیستن تبدیل میکند.
پس برای اینکه دنیایمان به مکانی امنتر و بهتر تبدیل شود تلاش کنیم.
بزرگتری گفتن...کوچکتری گفتن!
امام رضا(ع): « بزرگان خود را احترام نهید و به اطفال خود مهربانی کنید.» (عیون اخبار الرضا، ج1، ص597)
«وقتی بچه بودیم پدرسالاری بود و حرف حرف بزرگترها. حالا هم که بزرگ شدیم و خودمون بچه داریم زمانه عوض شده و فرزندسالاریه و حرف حرف بچههاست!»
حتما شما هم چنین اظهارنظرهایی را زیاد شنیدهاید. همانند بیشتر ارزشهایی که در گذر زمان دستخوش تغییر و تحولات بسیاری شده، نحوه تعامل نسلها نیز به طرز باور نکردنی تغییر کرده است. پدران و پدربزرگهای ما به خواب هم نمیدیدند روزی برسد که بچهها برای همهچیز از انتخاب اسباببازی گرفته تا تغییر دکوراسیون منزل و انتخاب مدل اتومبیل و محل مسافرت و نام نوزاد تازه به دنیا آمده خانواده اظهارنظر کنند و چه بسا در موارد پیشرفته و در خانوادههای پستمدرن سیاستهای کلی خانواده را تعیین کنند! احتمالا اگر پدر جدمان سر از قبر بر آورد و نگاهی به دورو برش بیندازد ترجیح میدهد به همان دنیا برگردد و برای نوادگانش دعا کند!
اگرچه هنوز هم هستند خانوادههایی که در آنها روابط بین بزرگتر و کوچکتر کاملا با حساب و کتاب و مرزبندی شده است اما آنچه همه به آن اذعان داریم تفاوت بسیار زیادی است که در نحوه برخورد والدین و فرزندان و در سطح گستردهتر آن در جامعه و در روابط بین بزرگترها و کوچکترها بوجود آمده است.
پیشرفت علم و تکنولوژی و تغییرات فراوانی که در نحوه زندگی مردم ایجاد شده برخی تغییرات در روشهای تربیتی را ناگزیر نموده و از کودک یا نوجوانی که در عصر رایانه و اینترنت و ماهواره به دنیا آمده و زندگی میکند نمیتوان توقع داشت به مانند 100 سال پیش فقط چشم بگوید و جلوی بزرگترها صم بکم بنشیند و هیچ اظهارنظری نکند. اما آنچه همواره بایستی به آن توجه نمود این است که مرز میان دوستی و صمیمت با بیاحترامی و درشتگویی از میان نرود.
مسلما در جامعهای که سلسله مراتب و جایگاه افراد از نظر سن و سال رعایت نشود مشکلات تربیتی فراوانی بوجود خواهد آمد.
اسلام، دین
میانهروی و اعتدال است. همانطور که در احادیث و روایات فراوانی که از
ائمه معصوم علیهمالسلام به ما رسیده درباره احترام به بزرگترها تاکید شده،
به همان نسبت نیز درباره خوشرفتاری با کودکان و رفتار مهرآمیز با آنان
سفارش شده است. افراط و تفریط در هیچکاری خوب و پسندیده نیست. پس بیایید
کمی بیشتر مراقب رعایت حدود و مرزها باشیم.