حقیقت صراط

حقیقت صراط: خدای متعال در سوره های متعددی از قرآن کریم با اشاره به مسأله مهم هدایت ، مردم را به روی آوردن به صراط مستقیم دعوت می کند و آن را ضرورتی برای هدایت و تکامل بشریت معرفی می نماید.
دوشنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۳، ۰۲:۰۷ ب.ظ

در هدنه چه جایگاهی است؟



در هدنه چه جایگاهی است؟

حقیقت صراط: یکی از معانی که محققین برای دار هدنه کرده اند این است: داری که ظاهرش آرام است ولی باطنش دائم در حال دگرگونی و تحول است؛ لذا به حالت آتش بس در جنگ می گویند حالت مهادنه با کفار، یعنی ظاهر جنگ آرام است ولی باطنش شعله ور است.
( ادامه مطلب )

سماعة بن مهران از امام صادق(علیه السلام) نقل می کند که: «إِنَ‏ الْعَزِیزَ الْجَبَّارَ أَنْزَلَ‏ عَلَیْكُمْ كِتَابَه‏ وَ هُوَ الصَّادِقُ الْبَار»( الكافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 599)، خداوند کتاب خودش را بر شما نازل کرده و خداوند صادق و بار است و در این کتابی که نازل کرده سراسر خیر و نیکی به شما بندگان است.

«فِیهِ خَبَرُكُمْ وَ خَبَرُ مَنْ قَبْلَكُم وَ خَبَرُ مَنْ بَعْدَكُم‏»،‏ اخبار مربوط به شما و پیشینیان در این کتاب وجود دارد، و نیز خبر کسانی که پیش از شما بوده اند (یعنی موقف هایشان، درگیری هایشان، وظایفشان و ...).

«وَ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ الْأَرْض»‏، آنچه که از خبر عوالم بالا و پایین مورد نیاز شما است در این کتاب آمده است.

«وَ لَوْ أَتَاكُمْ مَنْ یُخْبِرُكُمْ عَنْ ذَلِكَ لَتَعَجَّبْتُم‏»، اگر کسی بر شما وارد بشود که از اسرار قرآن به شما خبر بدهد تعجب می کنید. تعجب وقتی است که انسان می فهمد که عجب این مطالب در این کتاب بود ولی ما نمی دانستیم. پس همه اسرار و وقایعی که مربوط به انسان هاست و پوشیده است در این کتاب وجود دارد و اینها نیاز به معلمی دارد که آن اسرار را باز کند و آن هنگام انسان شگفت زده می شود که واقعا همه این مطالب و اسرار در این کتاب بوده است؟!

 در این دنیا مسافریم!
از امام صادق(علیه السلام) داریم که «عَنْ آبَائِهِ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّكُمْ فِی دَارِ هُدْنَةٍ، وَ أَنْتُمْ‏ عَلى‏ ظَهْرِ سَفَر»( الكافی (ط - دار الحدیث)، ج‏4، ص: 595)، پیامبر در خطابه ای فرمود: ای مردم شما در دار هدنه هستید و بر مرکب سفری سوار هستید که شما را سیر می دهد.

وَ السَّیْرُ بِكُمْ سَرِیع‏»، سیر شما در این سفر آرام نیست و شما به سرعت منتقل می شوید.

«وَ قَدْ رَأَیْتُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَر یُبْلِیَانِ كُلَّ جَدِیدٍ، وَ یُقَرِّبَانِ كُلَّ بَعِیدٍ، وَ یَأْتِیَانِ بِكُلِّ مَوْعُودٍ؛ فَأَعِدُّوا الْجَهَازَ لِبُعْدِ الْمَجَازِ»، شب و روز و ماه و خورشید را دیده ای که هر جدیدی را کهنه می کند و هر دوری را بر شما نزدیک می کند (یعنی چیز دوری در این دنیا نیست و دور ها به زودی نزدیک می شوند)، هر چه به شما وعده داده شده نزدیک می شود؛ پس مهیا بشوید و بارتان را بردارید زیرا معبری طولانی است که باید از آن عبور کنید.

دار هدنه یعنی چه؟

یکی از معانی که محققین برای دار هدنه کرده اند این است: داری که ظاهرش آرام است ولی باطنش دائم در حال دگرگونی و تحول است؛ لذا به حالت آتش بس در جنگ می گویند حالت مهادنه با کفار، یعنی ظاهر جنگ آرام است ولی باطنش شعله ور است.

«قَالَ فَقَامَ الْمِقْدَادُ بْنُ الْأَسْوَدِ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا دَارُ الْهُدْنَة؟»، مقداد پرسید دار الهدنة یعنی چه؟ پیامبر فرمود: «دَارُ بَلَاغٍ وَ انْقِطَاع‏»، (این معنا با همان معنایی که قبلا برایش عرض شد تناسب دارد)، می رسید و جدا می شوید و در رسیدن ها قراری نیست؛ مثل جوانی، دارایی ها و لذت ها که به سرعت جدا می شوند و مستقر نیستند.

«فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْكُمُ الْفِتن كَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْكُمْ بِالْقُرْآن‏»، حضرت این مقدمات را برای این نکته فرمودند که وقتی فتنه ها بر شما پوشیده شد و قطعه های شب تاریک شما را فرا گرفت به گونه ای که هیچ مفر و جای فراری نبود، به قرآن رجوع کنید.

«فَإِنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّع‏»، قرآن شفیعی است که شفاعت آن پذیرفته می شود. اگر شما دست در دست قرآن دادید، او می تواند شما را دستگیری کند و از معابر سخت عبور دهد؛ چون به قرآن اجازه دستگیری داده شده است.

در روایات متعدد آمده است که قرآن مقام شفاعت دارد و حقیقتاً یک موجود حیّ و آگاه است که دستگیری می کند و اجازه شفاعت هم به او داده شده است؛ چون به کسی اجازه شفاعت داده نمی شود مگر کسانی که عهدی با خدا داشته باشند. «وَ مَاحِلٌ مُصَدَّق‏»، یعنی قرآن شفاعت می کند و گلایه هم می کند و گلایه اش هم در دادگاه پذیرفته می شود، همانطور که شفاعتش پذیرفته می شود.

«وَ مَنْ جَعَلَهُ أَمَامَهُ قَادَهُ إِلَى الْجَنَّة وَ مَنْ جَعَلَهُ خَلْفَهُ سَاقَهُ إِلَى النَّار»، اگر کسی قرآن را پیش روی خودش قرار بدهد، قرآن او را به سمت بهشت رهبری می کند؛ ولی اگر قرآن را پشت سر بگذارد، قرآن او را به طرف آتش سوق می دهد.
 
تفاوت میان قائد و سائق
فرق قائد و سائق این است که کسی که از پیش رو می برد، می شود قائد و کسی که از پشت سر می برد می شود سائق.

در واقع اگر قرآن را پیش رویتان قرار دهید، او شما را بهشتی می کند؛ ولی اگر بخواهید او را پشت سرتان قرار دهید، رهایتان نمی کند بلکه شما را به طرف جهنم سوق می دهد، و این یکی از نکات عجیب قرآن است.

 مبهمات با قرآن روشن می شوند!

«وَ هُوَ الدَّلِیلُ یَدُلُّ عَلَى خَیْرِ سَبِیل»‏، قرآن راهنما است و مبهمات را برای شما حل می کند و شما را به بهترین راه دلالت می کند؛ یعنی این گونه نیست که شما را به راه ظلمات و یا میانه راهنمایی کند، بلکه شما را به بهترین راه راهنمایی می کند.

«وَ هُوَ كِتَابٌ فِیهِ تَفْصِیلٌ وَ بَیَانٌ وَ تَحْصِیل»،‏ قرآن کتابی است که در آن هم تفضیل است و هم بیان است و هم تحصیل؛ معانی متعددی برای این ویژگی های قرآن شده است و آن چیزی که با ظاهر هم تناسب دارد این است ؛ «تَفْصِیلٌ»، قرآن جدا کننده است. انسانی که حق و باطلی نمی شناسد، همین که در قرآن سر می برد و با او مأنوس می شود می بیند که این طور نیست و قرآن تفصیل می دهد؛ یعنی قرآن خوب و بد را تعریف می کند و صف بندی ها را به انحاء مختلفی که است توضیح می دهد (نور و ظلمت، شرک و ایمان، تقوی و عصیان، ضالین و مهتدین و ... )

هرچه انسان جلوتر می رود این صف بندی ها هم دقیق تر می شود. «بَیَانٌ»، شاخص ها و معیار هایی را به انسان می دهد که با این ها معلوم می شود حق و باطل کجاست. قرآن راه شناخت حق و باطل را نشان می دهد و این خیلی نکته مهمی است؛ یکی از مهم ترین دسته بندی های قرآن این است که حق، حق است و باطل، باطل و اصل این دو هم به دستگاه ولایت حق و باطل بر می گردد، در واقع مدیریت حق و باطل، انبیاء و فرعون ها را نشان می دهد.

«تَحْصِیل»، قرآن راه تحقق بخشیدن و راه بدست آوردن این حق را هم به انسان نشان می دهد؛ از فروع گرفته که دستور به نماز و روزه و واجبات و ترک محرمات است تا اصول.

پس کانه این سخنان حضرت ناظر بر این مطلب است که بعد از من وادی ظلماتی پیش خواهد آمد که اگر به قرآن رجوع کنید، این کتاب راه شما را باز می کند و ولی و مسیر حق و باطل را برای شما کاملاً آشکار می کند. مهم ترین لغزش انسان هم همین است که از مدار نبی اکرم و مدار حق جدا بشود، و اگر جدا شد دیگر بقیه اعمال او فایده ای ندارد. قرآن کاملا اصول و فروع حق و باطل را روشن می کند و به وضوح راه حق و باطل را برای انسان بیان می کند. آن چیزی هم که ما از قرآن می خواهیم باید همیین سه مورد باشد؛ یعنی تفضیل و بیان و تحصیل.


نوشته شده توسط elaheh solimani
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

حقیقت صراط

حقیقت صراط: خدای متعال در سوره های متعددی از قرآن کریم با اشاره به مسأله مهم هدایت ، مردم را به روی آوردن به صراط مستقیم دعوت می کند و آن را ضرورتی برای هدایت و تکامل بشریت معرفی می نماید.

مترجم سایت

حقیقت صراط

صراط بهشت ، ظهور قابليت‌ها در قيامت است

پس‌ رسيدن‌ به‌ بهشتِ فعليّت‌، يعني‌ بهشتِ بعد از طيّ عالم‌ برزخ‌ در قيامت‌، بعد از امتحانات‌ در دنيا بوده‌؛ و هر كس‌ امتحانانش‌ بهتر و نتيجه‌اش‌ عاليتر باشد، به‌ صراط‌ مستقيم‌ نزديكتر و به‌ راه‌ و روش‌ عليّ بن‌ أبي‌طالب‌ مناسب‌تر و ملايم‌تر است‌.

اصحاب‌ اليمين‌: يعني‌ سعادتمندان‌ و نيكاني‌ كه‌ كارهاي‌ خوب‌ انجام‌ ميداده‌اند و از زشتي‌ها پرهيز مي‌نموده‌اند، ولي‌ نتوانسته‌اند ريشه علاقۀ به‌ دنيا و ماسِوَی‌ الله‌ را در وجودشان‌ بسوزانند. و منظور از «دنيا» غير خداست‌؛ هر چه‌ باشد، و هر مقام‌ و درجه‌ و فضيلتي‌ بوده‌ باشد.

غير خدا هر چه‌ هست‌ دنياست‌، گرچه‌ بهشت‌ و مقام‌ باشد. زيرا دنيا يعني‌ حيات‌ دانيه‌؛ و كسي‌ كه‌ منظور و مقصودش‌ مقصور و محصور در ذات‌ اقدس‌ حضرت‌ احديّت‌ نبوده‌ باشد، در زندگي‌ پس‌ زيست‌ ميكند گر چه‌ داراي‌ فضائل‌ و مكارمي‌ هم‌ بوده‌ باشد.

اصحاب‌ اليمين‌ از روي‌ جهنّم‌ عبور ميكنند؛ و چون‌ حقيقت‌ آتش‌ را درنيافته‌اند و بدان‌ در دنيا قدري‌ نزديك‌ شده‌اند، مانند شخص‌ سواره‌ و يا پياده‌ هستند كه‌ از ديدن‌ مناظر دوزخ‌ در وقت‌ عبور در دهشت‌ است‌ و از حرارت‌ و هواي‌ نامطبوع‌ آن‌ قدري‌ ناراحت‌ است‌.

 


p30web

جدول پخش ورزش از تلویزیون

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران

ابزار هدايت به بالاي صفجه

یوزر و پسورد 32

الکسا

ابزار وبلاگ



در اين وبلاگ
در كل اينترنت
بایگانی
کلمات کلیدی

فرق بین مُخلِص و مُخلَص چیست؟

فرا رسیدن سالروز اربعین حسینی(ع)

دلیل بزرگداشت اربعین حسینی چیست‌؟

آیا یهودیان و مسیحیان به بهشت می‌روند؟

چرا دعاهایمان مستجاب نمیشود ؟

واژه ای زیبا در آیة الکرسی

سه گروه که خدا به آنها لبخند می زند!

این افراد در قیامت اژدهایی به گردنشان آویزان است!

آشنایی با توصیه‌های معنوی برای شب یلدا

3 توصیه قرآن کریم برای دولت اعتدال

پنج دستورالعمل برای انسانیت

8 عذاب روحی جهنمیان !

نعل اسب از خرافه تا واقعیت !؟+عکس

بهترین راه به جای توبه کردن چیست؟

5 تکنیک برای دوستی‌های عمیق‌تر در اسلام

رسالت نهج البلاغه چیست؟

محبوب‌ترین بنده خدا در کلام امام علی(ع)

اهمیت عدد چهل در متون دینی

خشت آخر خانه نبوت

اربعین حسینی

22شرط برای حفظ قرآن

جدول تمام مراسمات اربعین حسینی : جدول

یک اربعین اسیر بلایم

اسیر عشق

نمونه هایی از غلو درباره امام حسین(ع)

اعمال روز اربعین + متن کامل زیارت

آیه‌ای که امام حسین(ع) در راه کربلا خواند

فرازی از زیارت اربعین

آیاتی در مورد هدایت

40 پاداش باورنکردنی برای یک زیارت

نویسندگان
آخرین نظرات

مجله نایت پلاس


دریافت کد مجله

کد اخبار

کد اخبار

کد اخبار

کد اخبار

کد اخبار

در هدنه چه جایگاهی است؟

دوشنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۳، ۰۲:۰۷ ب.ظ


در هدنه چه جایگاهی است؟

حقیقت صراط: یکی از معانی که محققین برای دار هدنه کرده اند این است: داری که ظاهرش آرام است ولی باطنش دائم در حال دگرگونی و تحول است؛ لذا به حالت آتش بس در جنگ می گویند حالت مهادنه با کفار، یعنی ظاهر جنگ آرام است ولی باطنش شعله ور است.
( ادامه مطلب )

سماعة بن مهران از امام صادق(علیه السلام) نقل می کند که: «إِنَ‏ الْعَزِیزَ الْجَبَّارَ أَنْزَلَ‏ عَلَیْكُمْ كِتَابَه‏ وَ هُوَ الصَّادِقُ الْبَار»( الكافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 599)، خداوند کتاب خودش را بر شما نازل کرده و خداوند صادق و بار است و در این کتابی که نازل کرده سراسر خیر و نیکی به شما بندگان است.

«فِیهِ خَبَرُكُمْ وَ خَبَرُ مَنْ قَبْلَكُم وَ خَبَرُ مَنْ بَعْدَكُم‏»،‏ اخبار مربوط به شما و پیشینیان در این کتاب وجود دارد، و نیز خبر کسانی که پیش از شما بوده اند (یعنی موقف هایشان، درگیری هایشان، وظایفشان و ...).

«وَ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ الْأَرْض»‏، آنچه که از خبر عوالم بالا و پایین مورد نیاز شما است در این کتاب آمده است.

«وَ لَوْ أَتَاكُمْ مَنْ یُخْبِرُكُمْ عَنْ ذَلِكَ لَتَعَجَّبْتُم‏»، اگر کسی بر شما وارد بشود که از اسرار قرآن به شما خبر بدهد تعجب می کنید. تعجب وقتی است که انسان می فهمد که عجب این مطالب در این کتاب بود ولی ما نمی دانستیم. پس همه اسرار و وقایعی که مربوط به انسان هاست و پوشیده است در این کتاب وجود دارد و اینها نیاز به معلمی دارد که آن اسرار را باز کند و آن هنگام انسان شگفت زده می شود که واقعا همه این مطالب و اسرار در این کتاب بوده است؟!

 در این دنیا مسافریم!
از امام صادق(علیه السلام) داریم که «عَنْ آبَائِهِ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّكُمْ فِی دَارِ هُدْنَةٍ، وَ أَنْتُمْ‏ عَلى‏ ظَهْرِ سَفَر»( الكافی (ط - دار الحدیث)، ج‏4، ص: 595)، پیامبر در خطابه ای فرمود: ای مردم شما در دار هدنه هستید و بر مرکب سفری سوار هستید که شما را سیر می دهد.

وَ السَّیْرُ بِكُمْ سَرِیع‏»، سیر شما در این سفر آرام نیست و شما به سرعت منتقل می شوید.

«وَ قَدْ رَأَیْتُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَر یُبْلِیَانِ كُلَّ جَدِیدٍ، وَ یُقَرِّبَانِ كُلَّ بَعِیدٍ، وَ یَأْتِیَانِ بِكُلِّ مَوْعُودٍ؛ فَأَعِدُّوا الْجَهَازَ لِبُعْدِ الْمَجَازِ»، شب و روز و ماه و خورشید را دیده ای که هر جدیدی را کهنه می کند و هر دوری را بر شما نزدیک می کند (یعنی چیز دوری در این دنیا نیست و دور ها به زودی نزدیک می شوند)، هر چه به شما وعده داده شده نزدیک می شود؛ پس مهیا بشوید و بارتان را بردارید زیرا معبری طولانی است که باید از آن عبور کنید.

دار هدنه یعنی چه؟

یکی از معانی که محققین برای دار هدنه کرده اند این است: داری که ظاهرش آرام است ولی باطنش دائم در حال دگرگونی و تحول است؛ لذا به حالت آتش بس در جنگ می گویند حالت مهادنه با کفار، یعنی ظاهر جنگ آرام است ولی باطنش شعله ور است.

«قَالَ فَقَامَ الْمِقْدَادُ بْنُ الْأَسْوَدِ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا دَارُ الْهُدْنَة؟»، مقداد پرسید دار الهدنة یعنی چه؟ پیامبر فرمود: «دَارُ بَلَاغٍ وَ انْقِطَاع‏»، (این معنا با همان معنایی که قبلا برایش عرض شد تناسب دارد)، می رسید و جدا می شوید و در رسیدن ها قراری نیست؛ مثل جوانی، دارایی ها و لذت ها که به سرعت جدا می شوند و مستقر نیستند.

«فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْكُمُ الْفِتن كَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْكُمْ بِالْقُرْآن‏»، حضرت این مقدمات را برای این نکته فرمودند که وقتی فتنه ها بر شما پوشیده شد و قطعه های شب تاریک شما را فرا گرفت به گونه ای که هیچ مفر و جای فراری نبود، به قرآن رجوع کنید.

«فَإِنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّع‏»، قرآن شفیعی است که شفاعت آن پذیرفته می شود. اگر شما دست در دست قرآن دادید، او می تواند شما را دستگیری کند و از معابر سخت عبور دهد؛ چون به قرآن اجازه دستگیری داده شده است.

در روایات متعدد آمده است که قرآن مقام شفاعت دارد و حقیقتاً یک موجود حیّ و آگاه است که دستگیری می کند و اجازه شفاعت هم به او داده شده است؛ چون به کسی اجازه شفاعت داده نمی شود مگر کسانی که عهدی با خدا داشته باشند. «وَ مَاحِلٌ مُصَدَّق‏»، یعنی قرآن شفاعت می کند و گلایه هم می کند و گلایه اش هم در دادگاه پذیرفته می شود، همانطور که شفاعتش پذیرفته می شود.

«وَ مَنْ جَعَلَهُ أَمَامَهُ قَادَهُ إِلَى الْجَنَّة وَ مَنْ جَعَلَهُ خَلْفَهُ سَاقَهُ إِلَى النَّار»، اگر کسی قرآن را پیش روی خودش قرار بدهد، قرآن او را به سمت بهشت رهبری می کند؛ ولی اگر قرآن را پشت سر بگذارد، قرآن او را به طرف آتش سوق می دهد.
 
تفاوت میان قائد و سائق
فرق قائد و سائق این است که کسی که از پیش رو می برد، می شود قائد و کسی که از پشت سر می برد می شود سائق.

در واقع اگر قرآن را پیش رویتان قرار دهید، او شما را بهشتی می کند؛ ولی اگر بخواهید او را پشت سرتان قرار دهید، رهایتان نمی کند بلکه شما را به طرف جهنم سوق می دهد، و این یکی از نکات عجیب قرآن است.

 مبهمات با قرآن روشن می شوند!

«وَ هُوَ الدَّلِیلُ یَدُلُّ عَلَى خَیْرِ سَبِیل»‏، قرآن راهنما است و مبهمات را برای شما حل می کند و شما را به بهترین راه دلالت می کند؛ یعنی این گونه نیست که شما را به راه ظلمات و یا میانه راهنمایی کند، بلکه شما را به بهترین راه راهنمایی می کند.

«وَ هُوَ كِتَابٌ فِیهِ تَفْصِیلٌ وَ بَیَانٌ وَ تَحْصِیل»،‏ قرآن کتابی است که در آن هم تفضیل است و هم بیان است و هم تحصیل؛ معانی متعددی برای این ویژگی های قرآن شده است و آن چیزی که با ظاهر هم تناسب دارد این است ؛ «تَفْصِیلٌ»، قرآن جدا کننده است. انسانی که حق و باطلی نمی شناسد، همین که در قرآن سر می برد و با او مأنوس می شود می بیند که این طور نیست و قرآن تفصیل می دهد؛ یعنی قرآن خوب و بد را تعریف می کند و صف بندی ها را به انحاء مختلفی که است توضیح می دهد (نور و ظلمت، شرک و ایمان، تقوی و عصیان، ضالین و مهتدین و ... )

هرچه انسان جلوتر می رود این صف بندی ها هم دقیق تر می شود. «بَیَانٌ»، شاخص ها و معیار هایی را به انسان می دهد که با این ها معلوم می شود حق و باطل کجاست. قرآن راه شناخت حق و باطل را نشان می دهد و این خیلی نکته مهمی است؛ یکی از مهم ترین دسته بندی های قرآن این است که حق، حق است و باطل، باطل و اصل این دو هم به دستگاه ولایت حق و باطل بر می گردد، در واقع مدیریت حق و باطل، انبیاء و فرعون ها را نشان می دهد.

«تَحْصِیل»، قرآن راه تحقق بخشیدن و راه بدست آوردن این حق را هم به انسان نشان می دهد؛ از فروع گرفته که دستور به نماز و روزه و واجبات و ترک محرمات است تا اصول.

پس کانه این سخنان حضرت ناظر بر این مطلب است که بعد از من وادی ظلماتی پیش خواهد آمد که اگر به قرآن رجوع کنید، این کتاب راه شما را باز می کند و ولی و مسیر حق و باطل را برای شما کاملاً آشکار می کند. مهم ترین لغزش انسان هم همین است که از مدار نبی اکرم و مدار حق جدا بشود، و اگر جدا شد دیگر بقیه اعمال او فایده ای ندارد. قرآن کاملا اصول و فروع حق و باطل را روشن می کند و به وضوح راه حق و باطل را برای انسان بیان می کند. آن چیزی هم که ما از قرآن می خواهیم باید همیین سه مورد باشد؛ یعنی تفضیل و بیان و تحصیل.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
سلام دوستان به سایت من خوش آمدید حقیقت صراط: اگر در ميان مردم عدالت برقرار شود، همه بى نياز مى شوند و به اذن خداوند متعال آسمان روزى خود را فرو مى فرستد و زمين بركت خويش را بيرون مى ريزد.