حقیقت صراط

حقیقت صراط: خدای متعال در سوره های متعددی از قرآن کریم با اشاره به مسأله مهم هدایت ، مردم را به روی آوردن به صراط مستقیم دعوت می کند و آن را ضرورتی برای هدایت و تکامل بشریت معرفی می نماید.
جمعه, ۷ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۴۵ ق.ظ

جایگاه ملاقات با خداوند کجاست؟




جایگاه ملاقات با خداوند کجاست؟

حقیقت صراط:  طبق روایت امام صادق (علیه السلام) حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم)، 120 بار به معراج رفتند و بر اساس احادیث متواتر خاصه (شیعه) و عامه (اهل سنت)، عروج آن حضرت با جسم بوده نه فقط با روح و در بیداری هم بوده نه در خواب. آیا عظمت و بزرگی خداوند و همچنین جایگاه ملاقات با خدا، با مکان معراج که بنا بر اطلاعاتی که وجود دارد و گفته می شود در آسمان هفتم بوده، رابطه ای دارد؟ از طرف دیگر بیت المعمور در کدام طبقه از آسمان قرار دارد و برای چه منظوری است؟( ادامه مطلب )


با توجه به اشکالات فلسفی که مطرح می شود آیا امکان دارد جسم وارد عالم معنا یا وارد عالم مجردات بشود؟ و اصولاً جایگاه معراج کجا بوده و در معراج، پیغمبر به کجا رفته است؟ آیا آن عالم، عالم مادی است که بتوانیم با این جسم وارد آن بشویم؟
تعداد معراج

در مورد تعداد معراج که چند بار اتفاق افتاده، آنچه که در قرآن مورد اشاره واقع شده یک یا دو بار است:

یکی در سوره ی اسرا " سبحان الذی اسری بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی الذی بارکنا حوله "، یکی هم در سوره ی نجم است. بر حسب اقوال مختلفی که در این زمینه وجود دارد یا هر دو یکی بوده یا اینکه هر کدام یک معراج جداگانه بوده است.

اما این که گفته می شود 120 بار، معراج یک معنای عام دارد. در معنای عامش هر چه که بالا برود معراج داشته است به عنوان مثال:

" الصلاه معراج المومن " نماز معراج مومن است. یعنی هر بار که مومن نماز می خواند این یک معراج است برای او و گفته شده که زیارت قبر امام حسین (علیه السلام) معراج است و روایات دیگری که در این زمینه است.

پس به این معنا طبیعی است که پیغمبر هر لحظه معراج داشته و در حال عروج بوده است حتی 120 بار هم بیشتر. اما آن معراج معهود که در ذهن ما هست و سوره ی اسرا به آن اشاره دارد، آن معراجی که درباره آن بحث های مشخصی هست که برقی بود و چیزهایی از این قبیل، حقیقت این است که آن 120 بار نبوده و یک بار یا حداکثر دو بار گفته شده و بیشتر از دو بار نگفته اند.
نزدیکی به ذات باریتعالی اگر به معنای تقرب الی الله باشد از اهداف معراج بود و پیغمبر به جائی تقرب پیدا کرد که هیچ وجود مخلوقی نمی تواند به آن جا برسد

معراج در بیداری

اینکه معراج در بیداری بوده یا در خواب، با جسم بوده یا با روح؟ اختلاف فراوان هست. این که بعضی گفته اند در خواب بوده واقعاً قابل اعتنا نیست زیرا همه ی مردم خواب می بینند و هیچ مسأله ای هم نیست. در این مورد آیه نازل شد و مشرکین با آن مخالفت کردند معلوم است که مسأله فراتر از این حرف ها بوده است.

اما در مورد این که با جسم بوده یا با روح؟ اختلاف هست، مرحوم علامه طباطبایی (ره) قولی را انتخاب کرده و توضیح دادند که کم اشکال است و آن اینکه معراج دو مرحله داشته است:

یک مرحله ی زمینی که از مسجدالحرام تا مسجدالاقصی بود که سوره ی اسرا به آن پرداخته است. این مرحله با جسم و روح هر دو بوده یعنی پیغمبر با جسم و روح این سفر زمینی را طی کرده تا مسجدالاقصی. مرحله ی دوم از مسجدالاقصی به بالا تا سدرة المنتهی که ایشان معتقدند آن مرحله، مرحله ی روح بوده.

پس از جمع بین همه ی روایات می توان گفت معراج هم جسمانی بوده، هم روحانی منتها به این معنا که گفته شد. البته بعضی هم می گویند خیر سفر از اول تا انتها با جسم و روح بوده و گفته اند که شما حق ندارید استبعاد بکنید. در واقع در برابر قدرت خداوند متعال این حرف ها معنا ندارد. خداوند اگر بخواهد بنده اش را به عالم ماوراء ببرد، می تواند ببرد. اما اینجا جای بحث در این موضوع نیست تا درست و غلط بودن این حرف ها معلوم شود.

حاصل این شد که قول مرحوم علامه که به اشکالات پاسخ می دهند همین است که این سفر دو مرحله داشته است.

هدف معراج

اما اینکه آیا عظمت و بزرگی خداوند و جایگاه ملاقات با خداوند هدف معراج بوده؟ پاسخ این است که آنچه که از خود آیه و از روایات فهمیده می شود، گرچه می شود تا حدی این را به آنها برگرداند اما آنچه که آیه با صراحت می فرماید " لنریه من آیاتنا " است. خداوند پیغمبرش را برد تا آیاتش را به او نشان بدهد. در روایات دارد که خداوند پیغمبر را به معراج برد تا اهل آسمان ها و فرشته ها را تشرف ببخشد، تجلیلی از فرشته ها کرده باشد که با ملاقات با پیغمبر شرافتی پیدا بکنند. این مشاهده ی آیات الهی متن قرآن است و در روایات هم هست و این نوع معراج برای پیغمبران دیگر هم بوده است.

درباره ی حضرت ابراهیم (علیه السلام) داریم که " وکذلک نری ابراهیم ملکوت السموات و الارض لیکون من الموقنین" به ابراهیم هم خداوند ملکوت آسمانها و زمین را نشان داد بنابراین هدف معراج این بوده.

اما این که فرمودند جایگاه ملاقات با خداوند، اگر به معنای مفهوم مادیش در ذهن باشد که معنا ندارد. خداوند یک جایی دارد مثلاً در آسمانهای بالا و پیغمبر هم یک سفر فضایی را شروع کرد که با بُراق بود، سفینه ی برقی فضایی و رفت پیش خدا ، خیر این معنا را ندارد زیرا خداوند متعال مکان ندارد.
در روایات دارد که خداوند پیغمبر را به معراج برد تا اهل آسمانها و فرشته ها را تشرف ببخشد ، تجلیلی از فرشته ها کرده باشد که با ملاقات با پیغمبر شرافتی پیدا بکنند

اما اگر معنایش این است که هدف معراج تقرب إلی الله بود این حرف، حرف خوبیست. در آیه ی قرآن هم هست " دنی فتدلّی فکان قاب قوسین أو أدنی دنوا واقتراباً من العلی الأعلی" این اقتراب، نزدیکی به ذات باریتعالی اگر به معنای تقرب الی الله باشد از اهداف معراج بود و پیغمبر به جائی تقرب پیدا کرد که هیچ وجود مخلوقی نمی تواند به آن جا برسد.

در روایات دارد که حضرت به جایی رسیدند که دیگر جبرئیل هم از حرکت باز ایستاد و فرمود " لو دنوت أنمله لآحترقت " اگر یک بند انگشت دیگر بخواهم بالاتر و نزدیکتر بیایم می سوزم و توان ندارم. بله به این معنا هدف از معراج تقرب الی الله و رسیدن به آن مقام قربی که خاص انسان کامل که مصداق اتم و اکملش پیغمبر عظیم الشأن اسلام هست درست است.

و اما ارتباط مکان معراج یعنی آسمان هفتم با مسأله ی پی بردن به عظمت خداوند و اینکه آیا آسمان هفتم به معنی همان درجات بالای قرب هست یا اینکه عالمی است که در آن عالم حجاب ها نیست و سهولت بیشتری برای قرب فراهم شده است، هر دو درست است. هر چه که بالاتر بروید حجابها کمتر می شود و حجابهای ظلمانی به حجابهای نورانی تبدیل می شود. حجابهای نورانی دایم کمتر می شود.

اما اینکه مادی است و به معنایی که ما مطرح می کنیم، نیست. همه این کهکشان ها و این آسمان و زمینی که ما در آن زندگی می کنیم با همه ی ستارگانش، همه ی اینها، یک طبقه و یک آسمان هستند " و زینا السماء الدنیا بزینه الکواکب " همه ی این ستاره ها فقط آسمان دنیا را زینت کرده اند، طبعاً آن آسمانها ماوراء عالم دنیاست و به معنای این که طبقه طبقه هستند معنا ندارد و ماوراء این حرف هاست.

اینکه گفته می شود آسمان هفتم بوده بله در روایات آمده که آسمان هفتم بوده، منتها به همین معنایی که اشاره شد و آن پایان سفر هم که سدرة المنتهی بوده در روایات اشاره شده است.


نوشته شده توسط elaheh solimani
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

حقیقت صراط

حقیقت صراط: خدای متعال در سوره های متعددی از قرآن کریم با اشاره به مسأله مهم هدایت ، مردم را به روی آوردن به صراط مستقیم دعوت می کند و آن را ضرورتی برای هدایت و تکامل بشریت معرفی می نماید.

مترجم سایت

حقیقت صراط

صراط بهشت ، ظهور قابليت‌ها در قيامت است

پس‌ رسيدن‌ به‌ بهشتِ فعليّت‌، يعني‌ بهشتِ بعد از طيّ عالم‌ برزخ‌ در قيامت‌، بعد از امتحانات‌ در دنيا بوده‌؛ و هر كس‌ امتحانانش‌ بهتر و نتيجه‌اش‌ عاليتر باشد، به‌ صراط‌ مستقيم‌ نزديكتر و به‌ راه‌ و روش‌ عليّ بن‌ أبي‌طالب‌ مناسب‌تر و ملايم‌تر است‌.

اصحاب‌ اليمين‌: يعني‌ سعادتمندان‌ و نيكاني‌ كه‌ كارهاي‌ خوب‌ انجام‌ ميداده‌اند و از زشتي‌ها پرهيز مي‌نموده‌اند، ولي‌ نتوانسته‌اند ريشه علاقۀ به‌ دنيا و ماسِوَی‌ الله‌ را در وجودشان‌ بسوزانند. و منظور از «دنيا» غير خداست‌؛ هر چه‌ باشد، و هر مقام‌ و درجه‌ و فضيلتي‌ بوده‌ باشد.

غير خدا هر چه‌ هست‌ دنياست‌، گرچه‌ بهشت‌ و مقام‌ باشد. زيرا دنيا يعني‌ حيات‌ دانيه‌؛ و كسي‌ كه‌ منظور و مقصودش‌ مقصور و محصور در ذات‌ اقدس‌ حضرت‌ احديّت‌ نبوده‌ باشد، در زندگي‌ پس‌ زيست‌ ميكند گر چه‌ داراي‌ فضائل‌ و مكارمي‌ هم‌ بوده‌ باشد.

اصحاب‌ اليمين‌ از روي‌ جهنّم‌ عبور ميكنند؛ و چون‌ حقيقت‌ آتش‌ را درنيافته‌اند و بدان‌ در دنيا قدري‌ نزديك‌ شده‌اند، مانند شخص‌ سواره‌ و يا پياده‌ هستند كه‌ از ديدن‌ مناظر دوزخ‌ در وقت‌ عبور در دهشت‌ است‌ و از حرارت‌ و هواي‌ نامطبوع‌ آن‌ قدري‌ ناراحت‌ است‌.

 


p30web

جدول پخش ورزش از تلویزیون

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران

ابزار هدايت به بالاي صفجه

یوزر و پسورد 32

الکسا

ابزار وبلاگ



در اين وبلاگ
در كل اينترنت
بایگانی
کلمات کلیدی

فرق بین مُخلِص و مُخلَص چیست؟

فرا رسیدن سالروز اربعین حسینی(ع)

دلیل بزرگداشت اربعین حسینی چیست‌؟

آیا یهودیان و مسیحیان به بهشت می‌روند؟

چرا دعاهایمان مستجاب نمیشود ؟

واژه ای زیبا در آیة الکرسی

سه گروه که خدا به آنها لبخند می زند!

این افراد در قیامت اژدهایی به گردنشان آویزان است!

آشنایی با توصیه‌های معنوی برای شب یلدا

3 توصیه قرآن کریم برای دولت اعتدال

پنج دستورالعمل برای انسانیت

8 عذاب روحی جهنمیان !

نعل اسب از خرافه تا واقعیت !؟+عکس

بهترین راه به جای توبه کردن چیست؟

5 تکنیک برای دوستی‌های عمیق‌تر در اسلام

رسالت نهج البلاغه چیست؟

محبوب‌ترین بنده خدا در کلام امام علی(ع)

اهمیت عدد چهل در متون دینی

خشت آخر خانه نبوت

اربعین حسینی

22شرط برای حفظ قرآن

جدول تمام مراسمات اربعین حسینی : جدول

یک اربعین اسیر بلایم

اسیر عشق

نمونه هایی از غلو درباره امام حسین(ع)

اعمال روز اربعین + متن کامل زیارت

آیه‌ای که امام حسین(ع) در راه کربلا خواند

فرازی از زیارت اربعین

آیاتی در مورد هدایت

40 پاداش باورنکردنی برای یک زیارت

نویسندگان
آخرین نظرات

مجله نایت پلاس


دریافت کد مجله

کد اخبار

کد اخبار

کد اخبار

کد اخبار

کد اخبار

جایگاه ملاقات با خداوند کجاست؟

جمعه, ۷ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۴۵ ق.ظ



جایگاه ملاقات با خداوند کجاست؟

حقیقت صراط:  طبق روایت امام صادق (علیه السلام) حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم)، 120 بار به معراج رفتند و بر اساس احادیث متواتر خاصه (شیعه) و عامه (اهل سنت)، عروج آن حضرت با جسم بوده نه فقط با روح و در بیداری هم بوده نه در خواب. آیا عظمت و بزرگی خداوند و همچنین جایگاه ملاقات با خدا، با مکان معراج که بنا بر اطلاعاتی که وجود دارد و گفته می شود در آسمان هفتم بوده، رابطه ای دارد؟ از طرف دیگر بیت المعمور در کدام طبقه از آسمان قرار دارد و برای چه منظوری است؟( ادامه مطلب )


با توجه به اشکالات فلسفی که مطرح می شود آیا امکان دارد جسم وارد عالم معنا یا وارد عالم مجردات بشود؟ و اصولاً جایگاه معراج کجا بوده و در معراج، پیغمبر به کجا رفته است؟ آیا آن عالم، عالم مادی است که بتوانیم با این جسم وارد آن بشویم؟
تعداد معراج

در مورد تعداد معراج که چند بار اتفاق افتاده، آنچه که در قرآن مورد اشاره واقع شده یک یا دو بار است:

یکی در سوره ی اسرا " سبحان الذی اسری بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی الذی بارکنا حوله "، یکی هم در سوره ی نجم است. بر حسب اقوال مختلفی که در این زمینه وجود دارد یا هر دو یکی بوده یا اینکه هر کدام یک معراج جداگانه بوده است.

اما این که گفته می شود 120 بار، معراج یک معنای عام دارد. در معنای عامش هر چه که بالا برود معراج داشته است به عنوان مثال:

" الصلاه معراج المومن " نماز معراج مومن است. یعنی هر بار که مومن نماز می خواند این یک معراج است برای او و گفته شده که زیارت قبر امام حسین (علیه السلام) معراج است و روایات دیگری که در این زمینه است.

پس به این معنا طبیعی است که پیغمبر هر لحظه معراج داشته و در حال عروج بوده است حتی 120 بار هم بیشتر. اما آن معراج معهود که در ذهن ما هست و سوره ی اسرا به آن اشاره دارد، آن معراجی که درباره آن بحث های مشخصی هست که برقی بود و چیزهایی از این قبیل، حقیقت این است که آن 120 بار نبوده و یک بار یا حداکثر دو بار گفته شده و بیشتر از دو بار نگفته اند.
نزدیکی به ذات باریتعالی اگر به معنای تقرب الی الله باشد از اهداف معراج بود و پیغمبر به جائی تقرب پیدا کرد که هیچ وجود مخلوقی نمی تواند به آن جا برسد

معراج در بیداری

اینکه معراج در بیداری بوده یا در خواب، با جسم بوده یا با روح؟ اختلاف فراوان هست. این که بعضی گفته اند در خواب بوده واقعاً قابل اعتنا نیست زیرا همه ی مردم خواب می بینند و هیچ مسأله ای هم نیست. در این مورد آیه نازل شد و مشرکین با آن مخالفت کردند معلوم است که مسأله فراتر از این حرف ها بوده است.

اما در مورد این که با جسم بوده یا با روح؟ اختلاف هست، مرحوم علامه طباطبایی (ره) قولی را انتخاب کرده و توضیح دادند که کم اشکال است و آن اینکه معراج دو مرحله داشته است:

یک مرحله ی زمینی که از مسجدالحرام تا مسجدالاقصی بود که سوره ی اسرا به آن پرداخته است. این مرحله با جسم و روح هر دو بوده یعنی پیغمبر با جسم و روح این سفر زمینی را طی کرده تا مسجدالاقصی. مرحله ی دوم از مسجدالاقصی به بالا تا سدرة المنتهی که ایشان معتقدند آن مرحله، مرحله ی روح بوده.

پس از جمع بین همه ی روایات می توان گفت معراج هم جسمانی بوده، هم روحانی منتها به این معنا که گفته شد. البته بعضی هم می گویند خیر سفر از اول تا انتها با جسم و روح بوده و گفته اند که شما حق ندارید استبعاد بکنید. در واقع در برابر قدرت خداوند متعال این حرف ها معنا ندارد. خداوند اگر بخواهد بنده اش را به عالم ماوراء ببرد، می تواند ببرد. اما اینجا جای بحث در این موضوع نیست تا درست و غلط بودن این حرف ها معلوم شود.

حاصل این شد که قول مرحوم علامه که به اشکالات پاسخ می دهند همین است که این سفر دو مرحله داشته است.

هدف معراج

اما اینکه آیا عظمت و بزرگی خداوند و جایگاه ملاقات با خداوند هدف معراج بوده؟ پاسخ این است که آنچه که از خود آیه و از روایات فهمیده می شود، گرچه می شود تا حدی این را به آنها برگرداند اما آنچه که آیه با صراحت می فرماید " لنریه من آیاتنا " است. خداوند پیغمبرش را برد تا آیاتش را به او نشان بدهد. در روایات دارد که خداوند پیغمبر را به معراج برد تا اهل آسمان ها و فرشته ها را تشرف ببخشد، تجلیلی از فرشته ها کرده باشد که با ملاقات با پیغمبر شرافتی پیدا بکنند. این مشاهده ی آیات الهی متن قرآن است و در روایات هم هست و این نوع معراج برای پیغمبران دیگر هم بوده است.

درباره ی حضرت ابراهیم (علیه السلام) داریم که " وکذلک نری ابراهیم ملکوت السموات و الارض لیکون من الموقنین" به ابراهیم هم خداوند ملکوت آسمانها و زمین را نشان داد بنابراین هدف معراج این بوده.

اما این که فرمودند جایگاه ملاقات با خداوند، اگر به معنای مفهوم مادیش در ذهن باشد که معنا ندارد. خداوند یک جایی دارد مثلاً در آسمانهای بالا و پیغمبر هم یک سفر فضایی را شروع کرد که با بُراق بود، سفینه ی برقی فضایی و رفت پیش خدا ، خیر این معنا را ندارد زیرا خداوند متعال مکان ندارد.
در روایات دارد که خداوند پیغمبر را به معراج برد تا اهل آسمانها و فرشته ها را تشرف ببخشد ، تجلیلی از فرشته ها کرده باشد که با ملاقات با پیغمبر شرافتی پیدا بکنند

اما اگر معنایش این است که هدف معراج تقرب إلی الله بود این حرف، حرف خوبیست. در آیه ی قرآن هم هست " دنی فتدلّی فکان قاب قوسین أو أدنی دنوا واقتراباً من العلی الأعلی" این اقتراب، نزدیکی به ذات باریتعالی اگر به معنای تقرب الی الله باشد از اهداف معراج بود و پیغمبر به جائی تقرب پیدا کرد که هیچ وجود مخلوقی نمی تواند به آن جا برسد.

در روایات دارد که حضرت به جایی رسیدند که دیگر جبرئیل هم از حرکت باز ایستاد و فرمود " لو دنوت أنمله لآحترقت " اگر یک بند انگشت دیگر بخواهم بالاتر و نزدیکتر بیایم می سوزم و توان ندارم. بله به این معنا هدف از معراج تقرب الی الله و رسیدن به آن مقام قربی که خاص انسان کامل که مصداق اتم و اکملش پیغمبر عظیم الشأن اسلام هست درست است.

و اما ارتباط مکان معراج یعنی آسمان هفتم با مسأله ی پی بردن به عظمت خداوند و اینکه آیا آسمان هفتم به معنی همان درجات بالای قرب هست یا اینکه عالمی است که در آن عالم حجاب ها نیست و سهولت بیشتری برای قرب فراهم شده است، هر دو درست است. هر چه که بالاتر بروید حجابها کمتر می شود و حجابهای ظلمانی به حجابهای نورانی تبدیل می شود. حجابهای نورانی دایم کمتر می شود.

اما اینکه مادی است و به معنایی که ما مطرح می کنیم، نیست. همه این کهکشان ها و این آسمان و زمینی که ما در آن زندگی می کنیم با همه ی ستارگانش، همه ی اینها، یک طبقه و یک آسمان هستند " و زینا السماء الدنیا بزینه الکواکب " همه ی این ستاره ها فقط آسمان دنیا را زینت کرده اند، طبعاً آن آسمانها ماوراء عالم دنیاست و به معنای این که طبقه طبقه هستند معنا ندارد و ماوراء این حرف هاست.

اینکه گفته می شود آسمان هفتم بوده بله در روایات آمده که آسمان هفتم بوده، منتها به همین معنایی که اشاره شد و آن پایان سفر هم که سدرة المنتهی بوده در روایات اشاره شده است.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
سلام دوستان به سایت من خوش آمدید حقیقت صراط: اگر در ميان مردم عدالت برقرار شود، همه بى نياز مى شوند و به اذن خداوند متعال آسمان روزى خود را فرو مى فرستد و زمين بركت خويش را بيرون مى ريزد.