تقیه در بیان اهل البیت
جمعه, ۱۴ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۳۹ ق.ظ

حفظ اسرار درون همانند زنبور عسل!
حقیقت صراط: به راستی می توان گفت، تقیه از احکام و دستوراتی است که نشان از پوپایی و جهانی بودن دین مبین اسلام دارد و هر چه در حاقّ و کنه این حکم بالنده، اندیشه شود، جهانی بودن و همه جانبه بودن این آیین الهی بیشتر معلوم می گردد.
تقیه در لغت:( ادامه مطلب )
تقیه، مصدر باب «اتقی یتقی» به معنای صیانت، خود نگهداری و محافظت از خویش است.
فیروز آبادی (متوفای817هـ) میگوید:
از چیزی تقیه کردم یعنی «از آن خود را حفظ کردم». ( الفیروزآبادی، محمد بن یعقوب (متوفای: 817 هـ)، القاموس المحیط، ج 1 ص 1731، ناشر: موسسة الرسالة – بیروت. )
جوهری میگوید:
کلمه «تقاة» (که در قرآن آمده) به معنی تقیه است. ( الجوهری، إسماعیل بن حماد، (متوفای393هـ)، الصحاح تاج اللغة وصحاح العربیة، ج6، ص2527، تحقیق: أحمد عبد الغفور العطار، ناشر: دار العلم للملایین - بیروت، الطبعة: الرابعة، 1407هـ - 1987 م. )
ابن منظور در لسان العرب مینویسد:
تَقِیَ به معنای آمادگی برای چیزی و حفظ خود از آن است... از أبو العباس روایت شده است که از ابن اعرابی شنید که میگوید: تقاة به معنی یکبار تقیه است... و در روایت آمده که امام سپری است که انسان خود را به وسیله وی حفظ مینماید و پشت سر وی میجنگد؛ یعنی به وسیله امام دشمن را دفع کرده و خود را با نیروی امام حفظ میکند ... .
و در روایت آمده است که: چون جنگ سخت میشد ما خود را در پناه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) قرار میدادیم؛ یعنی او را وسیله حفظ خویش از دشمن قرار میدادیم؛ و به وسیله او به سمت دشمنان میرفتیم و پشت سر او میایستادیم تا خود را حفظ کنیم.) الأفریقی المصری، محمد بن مكرم بن منظور (متوفای711هـ)، لسان العرب، ج 15، ص 403)
از مجموع كلمات اهل لغت استفاده میشود كه معنای لغوی تقیه؛ صیانت، حفاظت و نگهداری چیزی از ضرر، آزار و اذیت چیز دیگر است و این همان معنای اصطلاحی تقیه نزد شیعه است كه در ذیل خواهد آمد.
تقیه مخفی کردن حق و مخفی نگاه داشتن اعتقاد به حق است؛ و پرده پوشی از مخالفان؛ و اینکه در مقابل ایشان چیزی را که به دین یا دنیای تو ضرر میرساند انجام ندهی
تقیّة در اصطلاح:
همانگونه كه در معنای لغوی تقیه تفاوت چندانی در تعریف آن دیده نمیشد، در معنای اصطلاحی آن نیز اختلاف فاحشی به چشم نمیآید و تقریباً تمامی علمای شیعه و سنی از عبارتهای مشابهی برای شناساندن آن استفاده كردهاند.
ابتدا نظر اندیشمندان شیعه و سپس اهل سنت را نقل میكنیم.
تعریف تقیه از دیدگاه پیروان اهل بیت علیهم السلام:
علما و فقهای شیعه در تعریف تقیه، عبارات متفاوتی دارند؛ اما از نظر مضمون تقریباً همه به یك مطلب اشاره دارند.
در ادامه به بیان تعدادی از این علما در تعریف تقیه می پردازیم.
شیخ مفید رضوان الله تعالی علیه (متوفای413هـ) در تعریف تقیه میگوید:
تقیه مخفی کردن حق و مخفی نگاه داشتن اعتقاد به حق است؛ و پرده پوشی از مخالفان؛ و اینکه در مقابل ایشان چیزی را که به دین یا دنیای تو ضرر میرساند انجام ندهی.
وجوب تقیه زمانی است که بدانی یا گمان قوی داشته باشی که به تو ضرری برسد؛ اما اگر چنین احتمالی نباشد، تقیه واجب نیست.
امامان عدهای از طرفدارانشان را وادار به مخفی نگه داشتن عقائد و عدم اظهار حق در مقابل دشمنان کردهاند تا دشمن آنان را شناسائی نكند؛ و البته این روش برای آنان بهتر بوده است.
و از طرفی دیگر گروهی را نیز فرمان دادهاند تا با دشمنان سخن گفته و حق را برای آنان اظهار نمایند و آنان را به حق دعوت نمایند؛ زیرا میدانستند که در اظهار حق ضرری ایشان را تهدید نمیکند؛ پس تقیه در بعضی موارد واجب و در بعضی از موارد جایز نیست. )الشیخ المفید، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم أبی عبد الله العكبری، البغدادی (متوفای413 هـ)، تصحیح اعتقادات الإمامیة، ص 66 تحقیق: حسین درگاهی(
امین الإسلام طبرسی (متوفای548هـ) تقیه را این گونه تعریف میكند:
تقیه آن است که با زبان چیزی را اظهار کنی که قلب آن را پنهان کرده است؛ زیرا بر جان خویش میترسی. ( الطبرسی، أمین الاسلام أبی علی الفضل بن الحسن (متوفای548هـ)، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 272. تحقیق و تعلیق: لجنة من العلماء و المحققین الأخصائیین، ناشر: موسسة الأعلمی للمطبوعات - بیروت - لبنان، الطبعة: الأولى، 1415هـ - 1995 م. )
تقیه
تعریف تقیه از دیدگاه علمای اهل سنت:
محمد بن جریر طبری در تفسیرش نظر ضحاك را این گونه بیان میكند:
... از ضحاک شنیدم که در مورد کلام خداوند «إلا أن تتقوا منهم تقاة» میگفت: تقیه با زبان آن است که شخصی را به گفتن چیزی كه نافرمانی خدا است وادار كنند، و وی آن را به خاطر ترس بر جان خویش بگوید؛ ولی دلش نسبت به عقیده درست آرامش دارد كه در این صورت گناهی بر وی نیست.(الطبری، محمد بن جریر (متوفای310هـ)، جامع البیان عن تأویل آی القرآن، ج 3، ص 229)
فخر الدین رازی شافعی و نیز ابن عادل دمشقی حنبلی در تعریف تقیه مینویسند:
تقیه زمانی است که شخص در بین قومی کافر باشد و از ایشان بر جان و مال خویش بترسد و به همین جهت در سخن گفتن با ایشان مدارا کند؛ به این صورت که تظاهر به دشمنی زبانی با ایشان نداشته باشد؛ بلکه جایز است که به ایشان کلامی بگوید که احتمال محبت و دوستی را بدهد به این شرط که در باطن خلاف آن را اعتقاد داشته باشد؛ و در تمامی سخنانش کنایه گونه سخن بگوید؛ پس تقیه تأثیرش در ظاهر است و در تغییر دادن دلها نیست. (الرازی الشافعی، فخر الدین محمد بن عمر التمیمی (متوفای604هـ)، التفسیر الكبیر أو مفاتیح الغیب، ج 8، ص 12)
ابن حجر عسقلانی مینویسد:
معنی تقیه ترس از اظهار کردن آنچه در دل است برای دیگران؛ خواه از اعتقادات باشد یا غیر آن.
العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل (متوفای852هـ)، فتح الباری شرح صحیح البخاری، ج 12، ص 314، تحقیق: محب الدین الخطیب، ناشر: دار المعرفة - بیروت.
اگر چه در بین این تعریفها اختلافاتی به چشم میخورد؛ اما این نكته در همه آنها مشترك است كه:
تقیه، یعنی مخفی كردن حق از دیگران و یا اظهار خلاف آن، برای در امان ماندن از شرّ دشمنان و یا به جهت مصلحتی كه ارزشش بیشتر از اظهار حق باشد.
تقیه در بیان اهل البیت
روایات بسیاری از طریق اهل بیت علیهم السلام درباره تقیه وارد شده است که از حد استفاضه تجاوز میکند؛ اگر نگوییم که به حد تواتر معنوی میرسد. تا جایی که مرحوم شیخ حر عاملی رضوان الله تعالی علیه در کتاب وسائل الشیعه، 128 روایت را در ضمن 13 باب جمع آوری کرده است. از میان این همه روایت به طور اختصار فقط به چند روایت اشاره میکنیم.
هر کس تقیه نکند، دین ندارد:
امام صادق علیه السّلام میفرمود: تقیه سپر مومن است، تقیه نگهدار مومن است، هر که تقیه ندارد ایمان ندارد.(الکلینی الرازی، أبی جعفر محمد بن یعقوب بن إسحاق (متوفای328 هـ)، الأصول من الکافی، ج2، ص221)
همانند زنبور عسل، اسرار درونتان را حفظ کنید:
ابن ابى یعفور میگوید: امام صادق علیه السلام فرمود: به خاطر حفظ دینتان تقیه کنید و آن را با تقیه مخفی نگاه دارید؛ زیرا هر کس که تقیه ندارد ایمان ندارد، همانا شما در میان مردم مانند زنبور عسل در میان پرندگانید، اگر پرندگان میدانستند که در درون زنبور عسل چیست، از آنها چیزی باقی نمیگذاشتند، و اگر مردم (مخالفین) بدانند که در قلبتان محبت ما اهل بیت را دارید، شما را با زبانشان نابود میساختند و در نهان و آشکار به شما ناسزا میگفتند. خدا بیامرزد آن بنده اى را که ولایت ما را داشته باشد.(لکلینی الرازی، أبی جعفر محمد بن یعقوب بن إسحاق (متوفای328 هـ)، الأصول من الکافی، ج 2، ص 218)
مشروعیت تقیه از مسلّمات مذهب پیروان اهل بیت است و علمای اهل سنت نیز در عمل و گفتار آن را تأیید كردهاند كه مشروعیت آن با دلایل عقلی، قرآنی و روائی قابل اثبات است
مومن، حق ندارد خود را ذلیل نماید:
از قتادة روایت شده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: سزاوار نیست که مومن خود را ذلیل نماید؛ سوال شد که چگونه شخص خود را ذلیل مینماید؟ پاسخ فرمود: خود را در معرض بلاهایی قرار میدهد که توانایی آنها را ندارد. (الصنعانی، أبو بکر عبد الرزاق بن همام (متوفای211هـ)، المصنف، ج 11، ص 348، ح 20721، تحقیق حبیب الرحمن الأعظمی)
فرق تقیه با نفاق
بعضى مى پندارند تقیه، نوعى نفاق است ولى با كمى دقت و بررسى، ضعف آن آشكار مى شود چرا كه تقیه اظهار كفر و پنهان كردن گوهر ایمان در قلب است و حال آن كه نفاق، اظهار و آشكار كردن ایمان و مستور و پنهان نگاه داشتن كفر و خبائث باطن است، پس تقیه و نفاق ضد یكدیگرند.
موارد تقیه: حال سوال این جا است كه در چه مواردی میتوان تقیه كرد؟ آیا رهبران دینی ضوابط خاصی برای آن تعیین كردهاند یا این كه در هر موردی كه انسان صلاح دانست میتواند تقیه كند؟
آن چه از ظاهر ادله مشروعیت تقیه استفاده میشود، این است كه تقیه در تمامی موارد ضروری كه عقل، اهم بودن آن را بر اظهار عقیده، تشخیص دهد، قابل اجرا است. قرآن كریم در آیه اكراه « إِلاَّ أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً » به صورت مطلق ترس از كفّار را مجوز برقراری رابطه دوستانه با آنان قرار داده است كه شامل تمامی موارد جانی، مالی و... میشود.
نتیجه: مشروعیت تقیه از مسلّمات مذهب پیروان اهل بیت است و علمای اهل سنت نیز در عمل و گفتار آن را تأیید كردهاند كه مشروعیت آن با دلایل عقلی، قرآنی و روائی قابل اثبات است.
بنابراین كسانی كه با سمپاشیها و طرح شبهههای غیر مفید و ناعادلانه، جوّی مسموم و غیر منصفانه نسبت به اعتقادات شیعه به وجود میآورند، امیدواریم با خواندن این مقاله پرده ضخیم شك و بدبینی را كنار زده و در برابر مذهب و سخن حق خاضعانه تسلیم شوند.
۹۳/۰۹/۱۴