از نظر قرآن،زیبایی وارضای غریزه جنسی چه نقشی درازدواج دارند؟
پرسش :
از نظر قرآن، زیبایی و ارضای غریزه جنسی چه نقشی در ازدواج دارند؟
پاسخ :
حقیقت صراط: ازدواج،
نخستین سنگ بنای تشکیل خانواده، اجتماع و جامعه است و گرچه از یک منظر
ازدواج یک مسأله شخصی و فردی به حساب میآید؛ ولی از بعد دیگر، چون بنیادش
در سایة جامعه انسانی نهاده شده و میشود، سود و زیانش جامعه را تحت تأثیر
خود قرار میدهد.
در قرآن کریم و روایات اسلامی مهمترین فلسفه و حکمت ازدواج، بقای نسل انسانها،تکامل و حفظ دین دانسته شده است. ( ادامه مطلب )
برخی از فواید و حکمتهای ازدواج از دیدگاه قرآن کریم و روایات اسلامی عبارتند از:
1 .بقای نسل انسان و حفظ حیات نوع بشر.[1]
2 . آرامش زندگی و اجتماع: زن و مرد مکمل یکدیگر و باعث شکوفایی جسمی و روحی یکدیگرند و هر کدام بدون دیگر ساکت و ناقص خواهند بود.[2]
3 . تربیت و پرورش نسلهای شایسته.[3]
4 . ایجاد زمینه عفاف و پاکدامنی در خانواده و جامعه.[4]
5 . ارضای غریزه جنسی از راه صحیح و منطقی و سوق دادن و هدایت آن به سوی راههای مشروع و در راستای کمال. قرآن کریم میفرماید: «مردان و زنان بیهمسر خود را همسر دهید، هم چنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را، اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بینیاز میسازد؛ خداوند گشایشدهنده و آگاه است! و کسانی که امکان برای ازدواج نمییابند، باید پاکدامنی از فضل پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بینیاز گرداند.!...[5]
بنابراین،
اگر به غریزه طبیعی جنسی از
راه صحیح پاسخ داده نشود، به طغیان و انحراف این غریزه میتواند
بازتابهای بسیار منفی برای فرد، خانواده و اجتماع داشته باشد و بهداشت
روانی و جسمی فرد، خانواده، و جامعه را مختل کند، قرآن کریم بهترین راه
پاسخگویی به این غریزه را ازدواج و تشکیل خانواده میداند و روایات اسلامی
نیز ازدواج را عامل مهمی در دور نگه داشتن دین و جامعه، از انحرافات
میداند؛ چنان که، پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ میفرماید: «من
تزوج فقد احرز نصف دینه؛ هر کسی که ازدواج کند، نصف دینش را حفظ کرده
است.»[6]
6 . ازدواج عامل سکون و آرامش خاطر است. «و من دایته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل لکم بینکم مودة و رحمة ان فی ذلک لایت لقوم یتفکرون:[7] و از نشانههای او این که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودتّ و رحمت قرار داد، در این نشانههایی است برای گروهی که تفکر میکنند.»
7 . ازدواج شخص را در برابر خانواده و جامعه متعهد میکند و زندگی را برای شخص هدفدار و او را به اصول اخلاقی و هنجارهای اجتماعی پایبند میکند.[8]
زیبایی برای دو طرف ازدواج یک امتیاز
است و در شیرینی و سعادت «زندگی زناشویی» تأثیر زیادی دارد. زیبایی معیار و
اندازه معین ندارد که بتوان افراد را با آن سنجید بلکه بیشتر به سلیقه
افراد بستگی دارد.
زیبایی در همسر در حفظ و تقویت عفت و
ایمان همسر مؤثراست و در روایات اسلامی نیز بر اهمیت این موضوع تأکید شده
است. پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ میفرماید: «در انتخاب همسر،
همانگونه که دربارة زیبایی صورت همسر تحقیق میکنید دربارة موی او نیز
سؤال و تحقیق کنید؛ زیرا مو یکی از زیباییهاست.»[9] البته نعمت زیبایی
باید در کنار دیگر صفات و معیارها، مورد توجه قرار گیرد و زیبایی بدون
تدینّ، عفت، اخلاق و ... نه تنها امتیازی محسوب نمیشود، بلکه میتواند آفت
باشد.
پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ میفرماید: «ایاکم و خضراء الدمن[10]...
از سبزه زاری که بر فراز مزبلهای روییده باشد بپرهیزد. قرآن کریم نیز
زنان و مردان را به رعایت عفت دعوت کرده و به ویژه از زنان میخواهد که
زیباییها و زینتهای خود را از نامحرمان بپوشانند.[11]
بنابراین،
ازدواج در اسلام نه تنها ارضا غریزه جنسی و یا ملاک زیبایی به تنهایی نیست،
بلکه یک حکم فطری و هماهنگ با قانون آفرینش و وسیلهای برای تربیت فرزندان
صالح و استمرار نسل بشر است. و انسان با ازدواج به آرامش روحی، فردی و
اجتماعی و مودت و رحمت و تعادل روحی و روانی میرسد و شخصیت تازه و
هدفداری را در خود احساس میکند.[12]/اندیشه قم
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
2 . ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، 1367، ج 14، ص 456 ـ 466.
3. زن در آیینه ی جلال و جمال، اثر استاد جوادی آملی.
4. آیین همسرداری، اثر استاد ابراهیم امینی.[1] . نساء/1.
[2] . روم/21.
[3] . بقره/223.
[4] . نور/33.
[5] . نور/32 و 33.
[6] . ر.ک: محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمة، ترجمه: حمیدرضا شیخی، قم، انتشارات دارالحدیث، چاپ دوم، 1379 هـ .ش، ج 5، ص 2251.
[7] . روم/21.
[8] . ر.ک: مظاهری، علی اکبر، جوانان و انتخاب همسر، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ سوم، 1374، ص 13 ـ 17.
[9] . نوری، حسین، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، 1408 ق. ج 14، ص 181.
[10] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1365، ج 5، ص 332.
[11] . نور/31 ـ 33.