حقیقت صراط

حقیقت صراط: خدای متعال در سوره های متعددی از قرآن کریم با اشاره به مسأله مهم هدایت ، مردم را به روی آوردن به صراط مستقیم دعوت می کند و آن را ضرورتی برای هدایت و تکامل بشریت معرفی می نماید.
چهارشنبه, ۵ آذر ۱۳۹۳، ۰۱:۳۴ ب.ظ

آیا خدایی هست؟



آیا خدایی هست؟

حقیقت صراط:  انسان مى‏تواند از راه هاى مختلف به شناخت خدا دست یابد، این شناخت ممکن است از راه عقل باشد و یا از راه دل. گاهى همچون حکیم و فیلسوف از طریق علم حصولى و با استعانت از حسّ و عقل براى مطلوب خود استدلال نموده و آن را مى‏فهمد، و گاه، همانند عارف، از راه علم حضورى به نظاره‏ى معشوق مى‏نشیند و آن را شهود مى‏نماید. مثلاً براى پى بردن به وجود آتش، گاه ممکن است از راه دودى که از آن متصاعد مى‏گردد به چنین فهمى دست یابد، و زمانى هم با مشاهده‏ى خود آتش به وجود آن عالم مى‏شود و وقتى هم با سوختن بخشى از بدنش در آتش، وجود آن را مى‏یابد و احساس مى‏کند.
( ادامه مطلب )

شرط شناخت خدا

برخی شرط شناخت خدا را ایمان می‌دانند و اعتقاد دارند بدون ایمان به خدا، هرگز او را نخواهی شناخت. اما به راستی آیا برای درک خدا ایمان لازم است نه؟! آموختن بسیار مهم‌تر است. آموختن اعتقادی به اعتقاد ختم می‌شود اما یک شرط دارد و آن اینکه ذهن قبل از آموختن از هر اعتقادی آزاد باشد. این مهم‌ترین درسی است که امام علی(علیه السلام) در خطبه اول نهج‌البلاغه می‌خواهد به ما بدهد. اگر ذهن از هر نوع تصویر از خدا آزاد شد آنگاه است که می‌تواند ببیند این اعتقاد یا عدم اعتقاد است؛ که ما را اسیر کرده است. اعتقاد و عدم اعتقاد در واقع همانند هم هستند. آنها فقط دو روی یک سکه هستند. مثال بارز آن انسان هایی هستند که خود را لائیک بی‌اعتقاد می‌دانند من دقیقاً می‌خواهم بگویم که اعتقاد به بی‌اعتقادی خود نوعی اعتقاد است! بنابراین می‌توان ایمان و کفر را یکسره کنار نهاد.

به راستی آیا خدایی هست؟ کیفیت وجودی او چیست؟ از اینجاست که وارد بحث خداشناسی امام علی(علیه السلام) می‌شویم. آنجا که می‌گوید کمال اخلاص به زدودن صفت‌هاست از وی، چرا که هر صفت غیر از موصوف و هر موصوف غیر از صفت است. اگر واژه مهربانی به خدا نسبت داده شد این به معنای این نیست که گوهر وجودی خدا همان مهربانی است.
اگر اندیشه ات را بکارگیری تا به راز آفرینش پی برده باشی، دلائل روشنی به تو خواهند گفت که آفریننده مورچه کوچک همان آفریدگار درخت بزرگ خرماست، به جهت دقتی که جدا جدا در آفرینش هر چیزی به کار رفته و اختلافات و تفاوت های پیچیده ای که در خلقت هر پدیده حیاتی نهفته است. همه موجودات سنگین و سبک، بزرگ و کوچک، نیرومند و ضعیف، در اصول حیات و هستی یکسانند و خلقت آسمان و هوا، بادها و آب یکی است

پس برای دیدن گوهر وجودی خدا باید ابتدا همه ذهن را از همه صفت‌های او پاک کرد. واژه خدا با همه اشارات عقلانی و احساسی‌اش همه و همه خدا نیست. واژه خود حقیقت نیست پس ذهن باید از واژه آزاد شود. در مورد واژه و کلمه‌ای مثل درخت جسمی فرا روی ماست و ما بر اساس توافق همگانی این جسم را درخت می‌نامیم. ولی در مورد خدا این واژه به هیچ امر مشخصی دلالت نمی‌کند. بنابراین هر کسی می‌تواند به اشتباه برای خود تصوری از خدا خلق کرده در ذهن خویش بگذارد و به نوعی خدا را خلق کند! به نوعی بت‌پرستی کند! بتی که قبلا از سنگ بود حالا از جنس خیال و اوهام شده است و بتی که قبلا در مقابل بت‌پرست قرار داشت حالا در ذهن او جا دارد.

بت شکن دیدم که از اصنام رست از خود نرست/ هر خلیلی بتگری در معبر پندار داشت

به همین علت مارکس می‌گفت قبل از آنکه خدا عارف را خلق کرده باشد عارف خدا را خلق کرده! به غیر از خطبه اول که تأکید امام بر این نکته مهم خداشناسی است، در جمله 47 کلمات قصار هم می‌فرماید: «بالاترین درجه توحید رهایی از توهمات است. وقتی پندار نباشد آنچه هست رخ می‌نماید.» آنگاه می‌توان آنچه هست را خدا نامید یا به هر اسمی.

اگر مردم در عظمت قدرت خدا، و بزرگی او می اندیشیدند، به راه راست باز می گشتند و از آتش سوزان می ترسیدند، اما دل ها بیمار و چشم ها معیوب است. آیا به مخلوقات کوچک خدا نمی نگرند؟ که چگونه آفرینش آن را استحکام بخشید؟ و ترکیب اندام آن را بر قرار و گوش و چشم برای آن پدید آورد و استخوان و پوست متناسب خلق کرد؟ به مورچه و کوچکی جثه آن بنگرید، که چگونه لطافت خلقت او با چشم و اندیشه انسان درک نمی شود، نگاه کنید چگونه روی زمین راه می رود و برای به دست آوردن روزی خود تلاش می کند؟ دانه ها را به لانه خود منتقل می سازد و در جایگاه مخصوص نگه می دارد، در فصل گرما برای زمستان تلاش کرده و به هنگام درون رفتن، بیرون آمدن را فراموش نمی کند!

روزی مورچه تضمین گردیده و غذاهای متناسب با طبعش آفریده شده است. خداوند منان از او غفلت نمی کند، و پروردگار پاداش دهنده محرومش نمی سازد، گرچه در دل سنگی سخت و صاف یا در میان صخره ای خشک باشد. اگر در مجاری خوراک و قسمت های بالا و پائین دستگاه گوارش و آنچه در درون شکم او از غضروف های آویخته به دنده تا شکم و آنچه در سر اوست از چشم و گوش، اندیشه نمایی، از آفرینش مورچه دچار شگفتی شده و از وصف او به زحمت خواهی افتاد. پس بزرگ است خدائی که مورچه را بر روی دست و پایش بر پا داشت، و پیکره وجودش را با استحکام نگاه داشت، در آفرینش آن هیچ قدرتی او را یاری نداد و هیچ آفریننده ای کمکش نکرد.
برخی شرط شناخت خدا را ایمان می‌دانند و اعتقاد دارند بدون ایمان به خدا، هرگز او را نخواهی شناخت. اما به راستی آیا برای درک خدا ایمان لازم است نه؟! آموختن بسیار مهم‌تر است. آموختن اعتقادی به اعتقاد ختم می‌شود اما یک شرط دارد و آن اینکه ذهن قبل از آموختن از هر اعتقادی آزاد باشد

اگر اندیشه ات را بکارگیری تا به راز آفرینش پی برده باشی، دلایل روشنی به تو خواهند گفت که آفریننده مورچه کوچک همان آفریدگار درخت بزرگ خرماست، به جهت دقتی که جدا جدا در آفرینش هر چیزی به کار رفته و اختلافات و تفاوت های پیچیده ای که در خلقت هر پدیده حیاتی نهفته است. همه موجودات سنگین و سبک، بزرگ و کوچک، نیرومند و ضعیف، در اصول حیات و هستی یکسانند و خلقت آسمان و هوا، بادها و آب یکی است. پس اندیشه کن در آفتاب و ماه و درخت و گیاه و آب و سنگ و اختلاف شب و روز و جوشش دریاها و فراوانی کوه ها و بلندای قله ها و گوناگونی لغت ها و تفاوت زبان ها که نشانه های روشن پروردگارند. پس وای بر آن کس که تقدیر کننده را نپذیرد و تدبیرکننده را انکار کند! گمان کردند که چون گیاهانند و زارعی ندارند و اختلاف صورت هایشان را سازنده ای نیست، بر آنچه ادعا می کنند حجت و دلیلی ندارند و بر آنچه در سر می پرورانند تحقیقی نمی کنند. آیا ممکن است ساختمانی بدون سازنده، یا جنایتی بدون جنایتکار باشد؟!

چه زیبا فاضل نظری سروده که:

رسیده‌ام به خدایی كه اقتباسی نیست

شریعتی كه در آن حكم‌ها قیاسی نیست

خدا كسی است كه باید به دیدنش برویم

خدا كسی كه از آن سخت می‌هراسی نیست

فقط به فكر خودت باش، ای دل عاشق

كه خودشناسی تو جز خدا شناسی نیست

به عیب پوشی و بخشایش خدا سوگند

خطا نكردن ما غیر ناسپاسی نیست

دل از سیاست اهل ریا بكن، خود باش

هوای مملكت عاشقان سیاسی نیست


نوشته شده توسط elaheh solimani
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

حقیقت صراط

حقیقت صراط: خدای متعال در سوره های متعددی از قرآن کریم با اشاره به مسأله مهم هدایت ، مردم را به روی آوردن به صراط مستقیم دعوت می کند و آن را ضرورتی برای هدایت و تکامل بشریت معرفی می نماید.

مترجم سایت

حقیقت صراط

صراط بهشت ، ظهور قابليت‌ها در قيامت است

پس‌ رسيدن‌ به‌ بهشتِ فعليّت‌، يعني‌ بهشتِ بعد از طيّ عالم‌ برزخ‌ در قيامت‌، بعد از امتحانات‌ در دنيا بوده‌؛ و هر كس‌ امتحانانش‌ بهتر و نتيجه‌اش‌ عاليتر باشد، به‌ صراط‌ مستقيم‌ نزديكتر و به‌ راه‌ و روش‌ عليّ بن‌ أبي‌طالب‌ مناسب‌تر و ملايم‌تر است‌.

اصحاب‌ اليمين‌: يعني‌ سعادتمندان‌ و نيكاني‌ كه‌ كارهاي‌ خوب‌ انجام‌ ميداده‌اند و از زشتي‌ها پرهيز مي‌نموده‌اند، ولي‌ نتوانسته‌اند ريشه علاقۀ به‌ دنيا و ماسِوَی‌ الله‌ را در وجودشان‌ بسوزانند. و منظور از «دنيا» غير خداست‌؛ هر چه‌ باشد، و هر مقام‌ و درجه‌ و فضيلتي‌ بوده‌ باشد.

غير خدا هر چه‌ هست‌ دنياست‌، گرچه‌ بهشت‌ و مقام‌ باشد. زيرا دنيا يعني‌ حيات‌ دانيه‌؛ و كسي‌ كه‌ منظور و مقصودش‌ مقصور و محصور در ذات‌ اقدس‌ حضرت‌ احديّت‌ نبوده‌ باشد، در زندگي‌ پس‌ زيست‌ ميكند گر چه‌ داراي‌ فضائل‌ و مكارمي‌ هم‌ بوده‌ باشد.

اصحاب‌ اليمين‌ از روي‌ جهنّم‌ عبور ميكنند؛ و چون‌ حقيقت‌ آتش‌ را درنيافته‌اند و بدان‌ در دنيا قدري‌ نزديك‌ شده‌اند، مانند شخص‌ سواره‌ و يا پياده‌ هستند كه‌ از ديدن‌ مناظر دوزخ‌ در وقت‌ عبور در دهشت‌ است‌ و از حرارت‌ و هواي‌ نامطبوع‌ آن‌ قدري‌ ناراحت‌ است‌.

 


p30web

جدول پخش ورزش از تلویزیون

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران

ابزار هدايت به بالاي صفجه

یوزر و پسورد 32

الکسا

ابزار وبلاگ



در اين وبلاگ
در كل اينترنت
بایگانی
کلمات کلیدی

فرق بین مُخلِص و مُخلَص چیست؟

فرا رسیدن سالروز اربعین حسینی(ع)

دلیل بزرگداشت اربعین حسینی چیست‌؟

آیا یهودیان و مسیحیان به بهشت می‌روند؟

چرا دعاهایمان مستجاب نمیشود ؟

واژه ای زیبا در آیة الکرسی

سه گروه که خدا به آنها لبخند می زند!

این افراد در قیامت اژدهایی به گردنشان آویزان است!

آشنایی با توصیه‌های معنوی برای شب یلدا

3 توصیه قرآن کریم برای دولت اعتدال

پنج دستورالعمل برای انسانیت

8 عذاب روحی جهنمیان !

نعل اسب از خرافه تا واقعیت !؟+عکس

بهترین راه به جای توبه کردن چیست؟

5 تکنیک برای دوستی‌های عمیق‌تر در اسلام

رسالت نهج البلاغه چیست؟

محبوب‌ترین بنده خدا در کلام امام علی(ع)

اهمیت عدد چهل در متون دینی

خشت آخر خانه نبوت

اربعین حسینی

22شرط برای حفظ قرآن

جدول تمام مراسمات اربعین حسینی : جدول

یک اربعین اسیر بلایم

اسیر عشق

نمونه هایی از غلو درباره امام حسین(ع)

اعمال روز اربعین + متن کامل زیارت

آیه‌ای که امام حسین(ع) در راه کربلا خواند

فرازی از زیارت اربعین

آیاتی در مورد هدایت

40 پاداش باورنکردنی برای یک زیارت

نویسندگان
آخرین نظرات

مجله نایت پلاس


دریافت کد مجله

کد اخبار

کد اخبار

کد اخبار

کد اخبار

کد اخبار

آیا خدایی هست؟

چهارشنبه, ۵ آذر ۱۳۹۳، ۰۱:۳۴ ب.ظ


آیا خدایی هست؟

حقیقت صراط:  انسان مى‏تواند از راه هاى مختلف به شناخت خدا دست یابد، این شناخت ممکن است از راه عقل باشد و یا از راه دل. گاهى همچون حکیم و فیلسوف از طریق علم حصولى و با استعانت از حسّ و عقل براى مطلوب خود استدلال نموده و آن را مى‏فهمد، و گاه، همانند عارف، از راه علم حضورى به نظاره‏ى معشوق مى‏نشیند و آن را شهود مى‏نماید. مثلاً براى پى بردن به وجود آتش، گاه ممکن است از راه دودى که از آن متصاعد مى‏گردد به چنین فهمى دست یابد، و زمانى هم با مشاهده‏ى خود آتش به وجود آن عالم مى‏شود و وقتى هم با سوختن بخشى از بدنش در آتش، وجود آن را مى‏یابد و احساس مى‏کند.
( ادامه مطلب )

شرط شناخت خدا

برخی شرط شناخت خدا را ایمان می‌دانند و اعتقاد دارند بدون ایمان به خدا، هرگز او را نخواهی شناخت. اما به راستی آیا برای درک خدا ایمان لازم است نه؟! آموختن بسیار مهم‌تر است. آموختن اعتقادی به اعتقاد ختم می‌شود اما یک شرط دارد و آن اینکه ذهن قبل از آموختن از هر اعتقادی آزاد باشد. این مهم‌ترین درسی است که امام علی(علیه السلام) در خطبه اول نهج‌البلاغه می‌خواهد به ما بدهد. اگر ذهن از هر نوع تصویر از خدا آزاد شد آنگاه است که می‌تواند ببیند این اعتقاد یا عدم اعتقاد است؛ که ما را اسیر کرده است. اعتقاد و عدم اعتقاد در واقع همانند هم هستند. آنها فقط دو روی یک سکه هستند. مثال بارز آن انسان هایی هستند که خود را لائیک بی‌اعتقاد می‌دانند من دقیقاً می‌خواهم بگویم که اعتقاد به بی‌اعتقادی خود نوعی اعتقاد است! بنابراین می‌توان ایمان و کفر را یکسره کنار نهاد.

به راستی آیا خدایی هست؟ کیفیت وجودی او چیست؟ از اینجاست که وارد بحث خداشناسی امام علی(علیه السلام) می‌شویم. آنجا که می‌گوید کمال اخلاص به زدودن صفت‌هاست از وی، چرا که هر صفت غیر از موصوف و هر موصوف غیر از صفت است. اگر واژه مهربانی به خدا نسبت داده شد این به معنای این نیست که گوهر وجودی خدا همان مهربانی است.
اگر اندیشه ات را بکارگیری تا به راز آفرینش پی برده باشی، دلائل روشنی به تو خواهند گفت که آفریننده مورچه کوچک همان آفریدگار درخت بزرگ خرماست، به جهت دقتی که جدا جدا در آفرینش هر چیزی به کار رفته و اختلافات و تفاوت های پیچیده ای که در خلقت هر پدیده حیاتی نهفته است. همه موجودات سنگین و سبک، بزرگ و کوچک، نیرومند و ضعیف، در اصول حیات و هستی یکسانند و خلقت آسمان و هوا، بادها و آب یکی است

پس برای دیدن گوهر وجودی خدا باید ابتدا همه ذهن را از همه صفت‌های او پاک کرد. واژه خدا با همه اشارات عقلانی و احساسی‌اش همه و همه خدا نیست. واژه خود حقیقت نیست پس ذهن باید از واژه آزاد شود. در مورد واژه و کلمه‌ای مثل درخت جسمی فرا روی ماست و ما بر اساس توافق همگانی این جسم را درخت می‌نامیم. ولی در مورد خدا این واژه به هیچ امر مشخصی دلالت نمی‌کند. بنابراین هر کسی می‌تواند به اشتباه برای خود تصوری از خدا خلق کرده در ذهن خویش بگذارد و به نوعی خدا را خلق کند! به نوعی بت‌پرستی کند! بتی که قبلا از سنگ بود حالا از جنس خیال و اوهام شده است و بتی که قبلا در مقابل بت‌پرست قرار داشت حالا در ذهن او جا دارد.

بت شکن دیدم که از اصنام رست از خود نرست/ هر خلیلی بتگری در معبر پندار داشت

به همین علت مارکس می‌گفت قبل از آنکه خدا عارف را خلق کرده باشد عارف خدا را خلق کرده! به غیر از خطبه اول که تأکید امام بر این نکته مهم خداشناسی است، در جمله 47 کلمات قصار هم می‌فرماید: «بالاترین درجه توحید رهایی از توهمات است. وقتی پندار نباشد آنچه هست رخ می‌نماید.» آنگاه می‌توان آنچه هست را خدا نامید یا به هر اسمی.

اگر مردم در عظمت قدرت خدا، و بزرگی او می اندیشیدند، به راه راست باز می گشتند و از آتش سوزان می ترسیدند، اما دل ها بیمار و چشم ها معیوب است. آیا به مخلوقات کوچک خدا نمی نگرند؟ که چگونه آفرینش آن را استحکام بخشید؟ و ترکیب اندام آن را بر قرار و گوش و چشم برای آن پدید آورد و استخوان و پوست متناسب خلق کرد؟ به مورچه و کوچکی جثه آن بنگرید، که چگونه لطافت خلقت او با چشم و اندیشه انسان درک نمی شود، نگاه کنید چگونه روی زمین راه می رود و برای به دست آوردن روزی خود تلاش می کند؟ دانه ها را به لانه خود منتقل می سازد و در جایگاه مخصوص نگه می دارد، در فصل گرما برای زمستان تلاش کرده و به هنگام درون رفتن، بیرون آمدن را فراموش نمی کند!

روزی مورچه تضمین گردیده و غذاهای متناسب با طبعش آفریده شده است. خداوند منان از او غفلت نمی کند، و پروردگار پاداش دهنده محرومش نمی سازد، گرچه در دل سنگی سخت و صاف یا در میان صخره ای خشک باشد. اگر در مجاری خوراک و قسمت های بالا و پائین دستگاه گوارش و آنچه در درون شکم او از غضروف های آویخته به دنده تا شکم و آنچه در سر اوست از چشم و گوش، اندیشه نمایی، از آفرینش مورچه دچار شگفتی شده و از وصف او به زحمت خواهی افتاد. پس بزرگ است خدائی که مورچه را بر روی دست و پایش بر پا داشت، و پیکره وجودش را با استحکام نگاه داشت، در آفرینش آن هیچ قدرتی او را یاری نداد و هیچ آفریننده ای کمکش نکرد.
برخی شرط شناخت خدا را ایمان می‌دانند و اعتقاد دارند بدون ایمان به خدا، هرگز او را نخواهی شناخت. اما به راستی آیا برای درک خدا ایمان لازم است نه؟! آموختن بسیار مهم‌تر است. آموختن اعتقادی به اعتقاد ختم می‌شود اما یک شرط دارد و آن اینکه ذهن قبل از آموختن از هر اعتقادی آزاد باشد

اگر اندیشه ات را بکارگیری تا به راز آفرینش پی برده باشی، دلایل روشنی به تو خواهند گفت که آفریننده مورچه کوچک همان آفریدگار درخت بزرگ خرماست، به جهت دقتی که جدا جدا در آفرینش هر چیزی به کار رفته و اختلافات و تفاوت های پیچیده ای که در خلقت هر پدیده حیاتی نهفته است. همه موجودات سنگین و سبک، بزرگ و کوچک، نیرومند و ضعیف، در اصول حیات و هستی یکسانند و خلقت آسمان و هوا، بادها و آب یکی است. پس اندیشه کن در آفتاب و ماه و درخت و گیاه و آب و سنگ و اختلاف شب و روز و جوشش دریاها و فراوانی کوه ها و بلندای قله ها و گوناگونی لغت ها و تفاوت زبان ها که نشانه های روشن پروردگارند. پس وای بر آن کس که تقدیر کننده را نپذیرد و تدبیرکننده را انکار کند! گمان کردند که چون گیاهانند و زارعی ندارند و اختلاف صورت هایشان را سازنده ای نیست، بر آنچه ادعا می کنند حجت و دلیلی ندارند و بر آنچه در سر می پرورانند تحقیقی نمی کنند. آیا ممکن است ساختمانی بدون سازنده، یا جنایتی بدون جنایتکار باشد؟!

چه زیبا فاضل نظری سروده که:

رسیده‌ام به خدایی كه اقتباسی نیست

شریعتی كه در آن حكم‌ها قیاسی نیست

خدا كسی است كه باید به دیدنش برویم

خدا كسی كه از آن سخت می‌هراسی نیست

فقط به فكر خودت باش، ای دل عاشق

كه خودشناسی تو جز خدا شناسی نیست

به عیب پوشی و بخشایش خدا سوگند

خطا نكردن ما غیر ناسپاسی نیست

دل از سیاست اهل ریا بكن، خود باش

هوای مملكت عاشقان سیاسی نیست
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۹/۰۵
elaheh solimani

آیا خدایی هست؟

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
سلام دوستان به سایت من خوش آمدید حقیقت صراط: اگر در ميان مردم عدالت برقرار شود، همه بى نياز مى شوند و به اذن خداوند متعال آسمان روزى خود را فرو مى فرستد و زمين بركت خويش را بيرون مى ريزد.