حقیقت صراط

حقیقت صراط: خدای متعال در سوره های متعددی از قرآن کریم با اشاره به مسأله مهم هدایت ، مردم را به روی آوردن به صراط مستقیم دعوت می کند و آن را ضرورتی برای هدایت و تکامل بشریت معرفی می نماید.
چهارشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۳، ۰۲:۲۲ ب.ظ

حقوقی که اهل بیت علیهم السلام بر ما دارند!!


اهل بیت علیهم السلام،اهل بیت،حقوق اهل بیت،مطالب مذهبی


حقوقی که اهل بیت علیهم السلام بر ما دارند!!

حقیقت صراط: این حدیث شریف از امام حسن مجتبی علیه‌السلام می‌باشد که متن و ترجمه‌ی این فراز آن، به شرح ذیل می‌باشد:    ( ادامه مطلب )

«وَ الَّذى بَعَثَ مُحَمَّدًا بِالْحَقِّ لا ینْتَقِصُ أَحَدٌ مِنْ حَقِّنا إِلاّ نَقَصَهُ اللّهُ مِنْ عَمَلِهِ»

ترجمه: قسم به خدایى که محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم) را به حقّ برانگیخت، هیچ کس از حقّ ما اهل بیت چیزى را کم نکند، مگر آن که خداوند از عملش چیزى را کم گرداند.

الف – وجود (هستی) حق است و ایجاد حق می‌نماید. لذا هر ارتباط و تعاملی نیز باید بر پایه‌ی رعایت حقوق باشد. خداوند متعال، خود حق است. مخلوقات و عالم هستی را نیز بر حق آفریده است، پس هر کدام به نسبت خودشان و به نسبت هر چه که با آن مرتبط هستند، حق و حقوقی دارند که باید رعایت شود.

خداوند کریم به محض آن که مخلوقی را خلق می‌کند، برای او حق قایل می‌شود. حتی حقوقی که به ارتباط و تعامل این مخلوق با خالقش مربوط می‌گردد. چنان چه حقی را نیز بر عهده‌ی خودش می‌گیرد و تعهد به تحقق آن می‌نماید: «وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا» و متذکر می‌گردد که چه کسی به عهدش باوفاتر از خداوند متعال است؟ «وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّه» (التوبه، 111)

الف – در نظام هستی، در خلق هر مخلوقی حکمتی است و قرار دادن هر کسی یا چیزی در جای خود، معنا و تبلور عدل است. لذا همین «حکمت و عدل»، همین جایگاه و نقش در عالم هستی، ایجاد حق و حقوق می‌نماید که هرگاه رعایت نگردد، می‌شود ظلم. چه قطع بی‌مورد یک درخت باشد، یا گرفتن دانه‌ای از مورچه و یا کشتن امام معصوم علیه‌السلام و یا ... .

ب – رعایت حقوق، خود موجب و علتی است برای زیادت کمّی و کیفی اعمال مقبول در نزد پروردگار عالم. پس بدیهی است که عدم رعایت این حقوق، موجب کاهش اعمال می‌گردد.

در نظام هستی، در خلق هر مخلوقی حکمتی است و قرار دادن هر کسی یا چیزی در جای خود، معنا و تبلور عدل است. لذا همین «حکمت و عدل»، همین جایگاه و نقش در عالم هستی، ایجاد حق و حقوق می‌نماید که هر گاه رعایت نگردد، می‌شود ظلم. چه قطع بی‌مورد یک درخت باشد، یا گرفتن دانه‌ای از مورچه و یا کشتن امام معصوم علیه‌السلام و یا ...

به عنوان مثال: کسی که حق خدا را رعایت می‌کند، در معرفت و بندگی او می‌کوشد – کسی که حق نماز را رعایت می‌کند، آن را اقامه می‌نماید – کسی که حق پیامبر اکرم و معصومین علیهم‌السلام را رعایت می‌نماید، در اطاعت و تبعیت آنها و تأسی به آنها کوشش می‌کند، و بالتبع کسی که این حقوق را نمی‌شاسد، رعایت نمی‌کند و یا کم می‌گذارد، از عمل صالحش کاسته می‌شود و معاصی‌اش افزون می‌گردد.

تفاوت حساب با جبر:

آیت الله حائری شیرازی، در دروس اخلاق خود، مثال بسیار گویایی بدین مضمون دارند: در حساب، شما اعداد دارید، مثل یک، دو، سه و ...، اما در جبر «علامت» دارید، مثل «3+» یا «3-». در حساب فاصله صفر تا سه، سه عدد است، اما در جبر فاصله‌ی «3+» با «3-»، شش عدد می‌شود. یعنی مضاعف می‌شود. سپس می‌افزایند که اعتقادات و اعمال ما همین‌طور هستند. وقتی کاری برای خدا صورت پذیرد، آن کار عدد است و آن نیت علامت جبری مثبت آن می‌شود و وقتی همان کار برای غیر خدا صورت گیرد، عدد همان عدد است، اما علامت جبری منفی می‌گیرد.

به عنوان مثال برای بحث ایشان، می‌توان به نماز اشاره نمود که اگر عددش مثلاً هزار باشد، وقتی برای خدا شد، می‌شود مثبت هزار و وقتی برای ریا شد، می شود منفی هزار.

پس کسی که حق اهل عصمت علیهم‌السلام را رعایت ننماید، نه تنها عملش کاهش می‌یابد، بلکه هر کاری که می‌کند، علامت منفی به خود می‌گیرد. این است که امام حسن مجتبی علیه‌السلام، این مطلب مهم در نظام آفرینش را با چنان سوگندی بیان نمودند.

حقوق اهل عصمت علیهم‌السلام:

حقوق اهل عصمت، یعنی حضرت محمد مصطفی و اهل بیت او صلوات الله علیهم اجمعین، بسیار متقن، روشن و بیان شده است که البته اشاره به بعض آنها نیز در این مجال کوتاه نمی‌گنجد، اما برای مثال به چند حق مسلم می‌توان اشاره نمود:

الف – حق معرفت و شناخت:

اولین «حق» در مورد هر کسی یا چیزی، معرفت و شناخت اوست. بدیهی است که انسان تا کسی یا چیزی را نشناسد، نمی‌تواند حقوقش را بشناسد و اگر تعامل با او ضروری باشد، اولین و اساسی‌ترین حقش، که حق شناختنش می‌باشد را نیز ضایع کرده است.

البته منظور از معرفت و شناخت، فقط شناخت شناسنامه‌ای نیست. در شناسنامه در مقابل اسم پدر، مادر، همسر و فرزندان، اسم‌هایی نوشته شده است، اما اگر کسی نداند که اساساً پدر، مادر، همسر و فرزند یعنی چه و آنها از چه نقش و جایگاهی در نظام هستی برخوردارند، چگونه می‌تواند حقشان را بشناسد و رعایت نماید.

پس، باید دانست و فهمید که نبی، رسول، امام، ولیّ‌الله و ولایت، خلیفة‌الله و خلافت، حجّت‌الله و دلالت، یعنی چه؟

ب – حق محبت و مودت:

بدیهی است که «شناخت» به تنهایی برای رشد و تعالی کفایت نمی‌کند، چرا که [در مباحث قبلی توضیح داده شد که] انسان به سوی محبوب می‌رود و نه به سوی معروف و انگیزه و هدفش معشوق است و نه معقول. البته اگر بر حق بود، عشق و عقل در او به وحدت می‌رسند. لذا پس از استدلال‌ها عقلی و تذکرات بسیار برای بیدار و هوشیاری فکری و ذهنی که لازمه شناخت است، وقتی نوبت به حرکت به سوی معروف رسید، به پیامبرش فرمود: بگو اگر خدا را دوست دارید، دنبال من بیایید:

«قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ» (آل‌عمران، 31)

ترجمه: بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروى کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید و خداوند آمرزنده مهربان است.

ج – اطاعت، تأسی و تبعیت:

از دیگر حقوق اهل عصمت علیهم‌السلام، اطاعت، تأسی و تبعیت از آنان است، چنان چه در قرآن کریم مکرر به آن تصریح شده است. از جمله آن فرمود: اطاعت خدا در اطاعت رسولش است. یعنی کسی مدعی نشود که من خدا را قبول دارم، می‌شناسم و اطاعت می‌کنم، اما با رسولش کاری ندارم. چرا که به کسی وحی نیامده است و در وحی نیز این اطاعت دستور داده شده است. لذا فرمود:

«مَّنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا» (النساء، 80)

ترجمه: هر کس از پیامبر فرمان برد در حقیقت‏خدا را فرمان برده و هر کس رویگردان شود ما تو را بر ایشان نگهبان نفرستاده‏ایم.

و نیز فرمود که از خدا و رسول و اولی‌الامر اطاعت کنید و اگر در امری اختلاف کردید، [مثلاً اختلاف در همین که اولی الامر کیانند؟]، آن را به همان خدا و رسول ارجاع دهید.

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُۆْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلاً» (النساء، 59)

ترجمه: اى کسانى که ایمان آورده‏اید خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاى امر خود را [نیز] اطاعت کنید پس هرگاه در امرى [دینى] اختلاف نظر یافتید اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید این بهتر و نیک‏فرجام‏تر است.

کسی که حق خدا را رعایت می‌کند، در معرفت و بندگی او می‌کوشد – کسی که حق نماز را رعایت می‌کند، آن را اقامه می‌نماید – کسی که حق پیامبر اکرم و معصومین علیهم‌السلام را رعایت می‌نماید، در اطاعت و تبعیت آنها و تأسی به آنها کوشش می‌کند، و بالتبع کسی که این حقوق را نمی‌شاسد، رعایت نمی‌کند و یا کم می‌گذارد، از عمل صالحش کاسته می‌شود و معاصی‌اش افزون می‌گردد

د : سایر حقوق

حقوق دیگری است که در امتداد یک حق قرار می‌گیرند. به عنوان مثال: همان‌طور که اگر کسی را دوست باشد، خانواده، اموال، آبرو و امنیت او برایش مهم است، اگر کسی خدا را دوست داشته باشد و بخواهد حق خدا را رعایت کند، انبیا و اولیایش را دوست دارد و اگر کسی آنان را دوست داشته باشد، امّت آنان را دوست دارد و حقوق‌شان را رعایت می‌نماید. با دوستان آنها دوست و با دشمنانشان دشمن می‌گردد؛ چنان چه فرمود:

«مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا» (الفتح، 29) ؛ محمد [صلوات الله علیه و آله] پیامبر خداست و کسانى که با اویند بر کافران سخت‌گیر [و] با همدیگر مهربانند آنان را در رکوع و سجود مى‏بینى فضل و خشنودى خدا را خواستارند علامت [مشخصه] آنان بر اثر سجود در چهره‏هایشان است این صفت ایشان است در تورات و مثل آنها در انجیل چون کشته‏اى است که جوانه خود برآورد و آن را مایه دهد تا ستبر شود و بر ساقه‏هاى خود بایستد و دهقانان را به شگفت آورد تا از [انبوهى] آنان [خدا] کافران را به خشم دراندازد خدا به کسانى از آنان که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند آمرزش و پاداش بزرگى وعده داده‏است.


نوشته شده توسط elaheh solimani
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

حقیقت صراط

حقیقت صراط: خدای متعال در سوره های متعددی از قرآن کریم با اشاره به مسأله مهم هدایت ، مردم را به روی آوردن به صراط مستقیم دعوت می کند و آن را ضرورتی برای هدایت و تکامل بشریت معرفی می نماید.

مترجم سایت

حقیقت صراط

صراط بهشت ، ظهور قابليت‌ها در قيامت است

پس‌ رسيدن‌ به‌ بهشتِ فعليّت‌، يعني‌ بهشتِ بعد از طيّ عالم‌ برزخ‌ در قيامت‌، بعد از امتحانات‌ در دنيا بوده‌؛ و هر كس‌ امتحانانش‌ بهتر و نتيجه‌اش‌ عاليتر باشد، به‌ صراط‌ مستقيم‌ نزديكتر و به‌ راه‌ و روش‌ عليّ بن‌ أبي‌طالب‌ مناسب‌تر و ملايم‌تر است‌.

اصحاب‌ اليمين‌: يعني‌ سعادتمندان‌ و نيكاني‌ كه‌ كارهاي‌ خوب‌ انجام‌ ميداده‌اند و از زشتي‌ها پرهيز مي‌نموده‌اند، ولي‌ نتوانسته‌اند ريشه علاقۀ به‌ دنيا و ماسِوَی‌ الله‌ را در وجودشان‌ بسوزانند. و منظور از «دنيا» غير خداست‌؛ هر چه‌ باشد، و هر مقام‌ و درجه‌ و فضيلتي‌ بوده‌ باشد.

غير خدا هر چه‌ هست‌ دنياست‌، گرچه‌ بهشت‌ و مقام‌ باشد. زيرا دنيا يعني‌ حيات‌ دانيه‌؛ و كسي‌ كه‌ منظور و مقصودش‌ مقصور و محصور در ذات‌ اقدس‌ حضرت‌ احديّت‌ نبوده‌ باشد، در زندگي‌ پس‌ زيست‌ ميكند گر چه‌ داراي‌ فضائل‌ و مكارمي‌ هم‌ بوده‌ باشد.

اصحاب‌ اليمين‌ از روي‌ جهنّم‌ عبور ميكنند؛ و چون‌ حقيقت‌ آتش‌ را درنيافته‌اند و بدان‌ در دنيا قدري‌ نزديك‌ شده‌اند، مانند شخص‌ سواره‌ و يا پياده‌ هستند كه‌ از ديدن‌ مناظر دوزخ‌ در وقت‌ عبور در دهشت‌ است‌ و از حرارت‌ و هواي‌ نامطبوع‌ آن‌ قدري‌ ناراحت‌ است‌.

 


p30web

جدول پخش ورزش از تلویزیون

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران

ابزار هدايت به بالاي صفجه

یوزر و پسورد 32

الکسا

ابزار وبلاگ



در اين وبلاگ
در كل اينترنت
بایگانی
کلمات کلیدی

فرق بین مُخلِص و مُخلَص چیست؟

فرا رسیدن سالروز اربعین حسینی(ع)

دلیل بزرگداشت اربعین حسینی چیست‌؟

آیا یهودیان و مسیحیان به بهشت می‌روند؟

چرا دعاهایمان مستجاب نمیشود ؟

واژه ای زیبا در آیة الکرسی

سه گروه که خدا به آنها لبخند می زند!

این افراد در قیامت اژدهایی به گردنشان آویزان است!

آشنایی با توصیه‌های معنوی برای شب یلدا

3 توصیه قرآن کریم برای دولت اعتدال

پنج دستورالعمل برای انسانیت

8 عذاب روحی جهنمیان !

نعل اسب از خرافه تا واقعیت !؟+عکس

بهترین راه به جای توبه کردن چیست؟

5 تکنیک برای دوستی‌های عمیق‌تر در اسلام

رسالت نهج البلاغه چیست؟

محبوب‌ترین بنده خدا در کلام امام علی(ع)

اهمیت عدد چهل در متون دینی

خشت آخر خانه نبوت

اربعین حسینی

22شرط برای حفظ قرآن

جدول تمام مراسمات اربعین حسینی : جدول

یک اربعین اسیر بلایم

اسیر عشق

نمونه هایی از غلو درباره امام حسین(ع)

اعمال روز اربعین + متن کامل زیارت

آیه‌ای که امام حسین(ع) در راه کربلا خواند

فرازی از زیارت اربعین

آیاتی در مورد هدایت

40 پاداش باورنکردنی برای یک زیارت

نویسندگان
آخرین نظرات

مجله نایت پلاس


دریافت کد مجله

کد اخبار

کد اخبار

کد اخبار

کد اخبار

کد اخبار

حقوقی که اهل بیت علیهم السلام بر ما دارند!!

چهارشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۳، ۰۲:۲۲ ب.ظ

اهل بیت علیهم السلام،اهل بیت،حقوق اهل بیت،مطالب مذهبی


حقوقی که اهل بیت علیهم السلام بر ما دارند!!

حقیقت صراط: این حدیث شریف از امام حسن مجتبی علیه‌السلام می‌باشد که متن و ترجمه‌ی این فراز آن، به شرح ذیل می‌باشد:    ( ادامه مطلب )

«وَ الَّذى بَعَثَ مُحَمَّدًا بِالْحَقِّ لا ینْتَقِصُ أَحَدٌ مِنْ حَقِّنا إِلاّ نَقَصَهُ اللّهُ مِنْ عَمَلِهِ»

ترجمه: قسم به خدایى که محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم) را به حقّ برانگیخت، هیچ کس از حقّ ما اهل بیت چیزى را کم نکند، مگر آن که خداوند از عملش چیزى را کم گرداند.

الف – وجود (هستی) حق است و ایجاد حق می‌نماید. لذا هر ارتباط و تعاملی نیز باید بر پایه‌ی رعایت حقوق باشد. خداوند متعال، خود حق است. مخلوقات و عالم هستی را نیز بر حق آفریده است، پس هر کدام به نسبت خودشان و به نسبت هر چه که با آن مرتبط هستند، حق و حقوقی دارند که باید رعایت شود.

خداوند کریم به محض آن که مخلوقی را خلق می‌کند، برای او حق قایل می‌شود. حتی حقوقی که به ارتباط و تعامل این مخلوق با خالقش مربوط می‌گردد. چنان چه حقی را نیز بر عهده‌ی خودش می‌گیرد و تعهد به تحقق آن می‌نماید: «وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا» و متذکر می‌گردد که چه کسی به عهدش باوفاتر از خداوند متعال است؟ «وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّه» (التوبه، 111)

الف – در نظام هستی، در خلق هر مخلوقی حکمتی است و قرار دادن هر کسی یا چیزی در جای خود، معنا و تبلور عدل است. لذا همین «حکمت و عدل»، همین جایگاه و نقش در عالم هستی، ایجاد حق و حقوق می‌نماید که هرگاه رعایت نگردد، می‌شود ظلم. چه قطع بی‌مورد یک درخت باشد، یا گرفتن دانه‌ای از مورچه و یا کشتن امام معصوم علیه‌السلام و یا ... .

ب – رعایت حقوق، خود موجب و علتی است برای زیادت کمّی و کیفی اعمال مقبول در نزد پروردگار عالم. پس بدیهی است که عدم رعایت این حقوق، موجب کاهش اعمال می‌گردد.

در نظام هستی، در خلق هر مخلوقی حکمتی است و قرار دادن هر کسی یا چیزی در جای خود، معنا و تبلور عدل است. لذا همین «حکمت و عدل»، همین جایگاه و نقش در عالم هستی، ایجاد حق و حقوق می‌نماید که هر گاه رعایت نگردد، می‌شود ظلم. چه قطع بی‌مورد یک درخت باشد، یا گرفتن دانه‌ای از مورچه و یا کشتن امام معصوم علیه‌السلام و یا ...

به عنوان مثال: کسی که حق خدا را رعایت می‌کند، در معرفت و بندگی او می‌کوشد – کسی که حق نماز را رعایت می‌کند، آن را اقامه می‌نماید – کسی که حق پیامبر اکرم و معصومین علیهم‌السلام را رعایت می‌نماید، در اطاعت و تبعیت آنها و تأسی به آنها کوشش می‌کند، و بالتبع کسی که این حقوق را نمی‌شاسد، رعایت نمی‌کند و یا کم می‌گذارد، از عمل صالحش کاسته می‌شود و معاصی‌اش افزون می‌گردد.

تفاوت حساب با جبر:

آیت الله حائری شیرازی، در دروس اخلاق خود، مثال بسیار گویایی بدین مضمون دارند: در حساب، شما اعداد دارید، مثل یک، دو، سه و ...، اما در جبر «علامت» دارید، مثل «3+» یا «3-». در حساب فاصله صفر تا سه، سه عدد است، اما در جبر فاصله‌ی «3+» با «3-»، شش عدد می‌شود. یعنی مضاعف می‌شود. سپس می‌افزایند که اعتقادات و اعمال ما همین‌طور هستند. وقتی کاری برای خدا صورت پذیرد، آن کار عدد است و آن نیت علامت جبری مثبت آن می‌شود و وقتی همان کار برای غیر خدا صورت گیرد، عدد همان عدد است، اما علامت جبری منفی می‌گیرد.

به عنوان مثال برای بحث ایشان، می‌توان به نماز اشاره نمود که اگر عددش مثلاً هزار باشد، وقتی برای خدا شد، می‌شود مثبت هزار و وقتی برای ریا شد، می شود منفی هزار.

پس کسی که حق اهل عصمت علیهم‌السلام را رعایت ننماید، نه تنها عملش کاهش می‌یابد، بلکه هر کاری که می‌کند، علامت منفی به خود می‌گیرد. این است که امام حسن مجتبی علیه‌السلام، این مطلب مهم در نظام آفرینش را با چنان سوگندی بیان نمودند.

حقوق اهل عصمت علیهم‌السلام:

حقوق اهل عصمت، یعنی حضرت محمد مصطفی و اهل بیت او صلوات الله علیهم اجمعین، بسیار متقن، روشن و بیان شده است که البته اشاره به بعض آنها نیز در این مجال کوتاه نمی‌گنجد، اما برای مثال به چند حق مسلم می‌توان اشاره نمود:

الف – حق معرفت و شناخت:

اولین «حق» در مورد هر کسی یا چیزی، معرفت و شناخت اوست. بدیهی است که انسان تا کسی یا چیزی را نشناسد، نمی‌تواند حقوقش را بشناسد و اگر تعامل با او ضروری باشد، اولین و اساسی‌ترین حقش، که حق شناختنش می‌باشد را نیز ضایع کرده است.

البته منظور از معرفت و شناخت، فقط شناخت شناسنامه‌ای نیست. در شناسنامه در مقابل اسم پدر، مادر، همسر و فرزندان، اسم‌هایی نوشته شده است، اما اگر کسی نداند که اساساً پدر، مادر، همسر و فرزند یعنی چه و آنها از چه نقش و جایگاهی در نظام هستی برخوردارند، چگونه می‌تواند حقشان را بشناسد و رعایت نماید.

پس، باید دانست و فهمید که نبی، رسول، امام، ولیّ‌الله و ولایت، خلیفة‌الله و خلافت، حجّت‌الله و دلالت، یعنی چه؟

ب – حق محبت و مودت:

بدیهی است که «شناخت» به تنهایی برای رشد و تعالی کفایت نمی‌کند، چرا که [در مباحث قبلی توضیح داده شد که] انسان به سوی محبوب می‌رود و نه به سوی معروف و انگیزه و هدفش معشوق است و نه معقول. البته اگر بر حق بود، عشق و عقل در او به وحدت می‌رسند. لذا پس از استدلال‌ها عقلی و تذکرات بسیار برای بیدار و هوشیاری فکری و ذهنی که لازمه شناخت است، وقتی نوبت به حرکت به سوی معروف رسید، به پیامبرش فرمود: بگو اگر خدا را دوست دارید، دنبال من بیایید:

«قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ» (آل‌عمران، 31)

ترجمه: بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروى کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید و خداوند آمرزنده مهربان است.

ج – اطاعت، تأسی و تبعیت:

از دیگر حقوق اهل عصمت علیهم‌السلام، اطاعت، تأسی و تبعیت از آنان است، چنان چه در قرآن کریم مکرر به آن تصریح شده است. از جمله آن فرمود: اطاعت خدا در اطاعت رسولش است. یعنی کسی مدعی نشود که من خدا را قبول دارم، می‌شناسم و اطاعت می‌کنم، اما با رسولش کاری ندارم. چرا که به کسی وحی نیامده است و در وحی نیز این اطاعت دستور داده شده است. لذا فرمود:

«مَّنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا» (النساء، 80)

ترجمه: هر کس از پیامبر فرمان برد در حقیقت‏خدا را فرمان برده و هر کس رویگردان شود ما تو را بر ایشان نگهبان نفرستاده‏ایم.

و نیز فرمود که از خدا و رسول و اولی‌الامر اطاعت کنید و اگر در امری اختلاف کردید، [مثلاً اختلاف در همین که اولی الامر کیانند؟]، آن را به همان خدا و رسول ارجاع دهید.

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُۆْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلاً» (النساء، 59)

ترجمه: اى کسانى که ایمان آورده‏اید خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاى امر خود را [نیز] اطاعت کنید پس هرگاه در امرى [دینى] اختلاف نظر یافتید اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید این بهتر و نیک‏فرجام‏تر است.

کسی که حق خدا را رعایت می‌کند، در معرفت و بندگی او می‌کوشد – کسی که حق نماز را رعایت می‌کند، آن را اقامه می‌نماید – کسی که حق پیامبر اکرم و معصومین علیهم‌السلام را رعایت می‌نماید، در اطاعت و تبعیت آنها و تأسی به آنها کوشش می‌کند، و بالتبع کسی که این حقوق را نمی‌شاسد، رعایت نمی‌کند و یا کم می‌گذارد، از عمل صالحش کاسته می‌شود و معاصی‌اش افزون می‌گردد

د : سایر حقوق

حقوق دیگری است که در امتداد یک حق قرار می‌گیرند. به عنوان مثال: همان‌طور که اگر کسی را دوست باشد، خانواده، اموال، آبرو و امنیت او برایش مهم است، اگر کسی خدا را دوست داشته باشد و بخواهد حق خدا را رعایت کند، انبیا و اولیایش را دوست دارد و اگر کسی آنان را دوست داشته باشد، امّت آنان را دوست دارد و حقوق‌شان را رعایت می‌نماید. با دوستان آنها دوست و با دشمنانشان دشمن می‌گردد؛ چنان چه فرمود:

«مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا» (الفتح، 29) ؛ محمد [صلوات الله علیه و آله] پیامبر خداست و کسانى که با اویند بر کافران سخت‌گیر [و] با همدیگر مهربانند آنان را در رکوع و سجود مى‏بینى فضل و خشنودى خدا را خواستارند علامت [مشخصه] آنان بر اثر سجود در چهره‏هایشان است این صفت ایشان است در تورات و مثل آنها در انجیل چون کشته‏اى است که جوانه خود برآورد و آن را مایه دهد تا ستبر شود و بر ساقه‏هاى خود بایستد و دهقانان را به شگفت آورد تا از [انبوهى] آنان [خدا] کافران را به خشم دراندازد خدا به کسانى از آنان که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند آمرزش و پاداش بزرگى وعده داده‏است.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
سلام دوستان به سایت من خوش آمدید حقیقت صراط: اگر در ميان مردم عدالت برقرار شود، همه بى نياز مى شوند و به اذن خداوند متعال آسمان روزى خود را فرو مى فرستد و زمين بركت خويش را بيرون مى ريزد.